در طی ٨ سال دولت احمدینژاد بزرگترین طرحهای توسعه در بلوچستان به پروژههای امنیتی نظیر زیرساخت بسیج عشایری، دیوارکشی مرز و پایگاههای مختلف نظامی محدود میشدند. اما بعد از چشم اندار مثبت حل مسئله هسته ای و تنشهای احتمالی در خلیج فارس، چابهار را نقطه ای دور و امن از منظر استراتژیک قلمداد کرده و در کنار توسعه پایگاههای دریایی سپاه به توسعه اسکله چابهار بعنوان گذرگاه ترانزیتی محمولهها پرداختند. کمتر از ٣ درصد کارمندان و مسئولین سازمان بنادر و کشتیرانی چابهار (اداره کل بنادر و دریانوردی) بومی هستند. اکثر کارگران حفاری تونل راه آهن در چابهار غیر بومی هستند. کمتر از ١ درصد از مدیران ارشد در مجتمعهای مختلف در چابهار بومی هستند. کمتر از ١ درصد دست اندرکاران پروژههای مختلف صنعتی ـ تجاری در چابهار شرکتهای بومی هستند. در نتیجه برای همه اظهر من الشمس است که این پروژههای کلان هیچ ارتباطی به توسعه اجتماعی و اقتصادی بلوچستان و یا اقتصاد بومی آن ندارند. حتی نمایندگان ولایتمدار مجلس به شکاف بسیارعمیق شاخصهای توسعه سیستان و بلوچستان با استانداردهای کشوری اعتراف میکنند. نرخ بیسوادی و محرومیت از تحصیل در چابهار بالاترین در سطح کشور است. علیرغم رای بالای ٨٠ درصدی مردم بلوچ به حسن روحانی، دولت ایشان از احداث چند مدرسه و استخدام چند معلم در چابهار عاجز مانده است. اما از سوی دیگر با تبلیغات گوش کر کن نوید توسعه منطقه ای را میدهد که سهم آن برای مردم بومی منفی و زیر صفر است. زیرا تورم و گرانی زمین در چابهار که با تهران قابل مقایسه است باعث شده است تا مردم بومی در منجلاب آسیبهای اجتماعی، اعتیاد و فقر و بیسوادی و زاغه نشینی گرفتار آیند. در حالیکه غیر بومیها با استفاده از رانتهای دولتی صاحب زمین و ملک شدهاند.
در بلوچستان بیش از نیم میلیون نفر بیسواد هستند. در چابهار قریب به ٤٨ هزار کودک از تحصیل محروم هستند. چابهار از آب شیرین محروم است. همه زاغهنشینان حاشیه نشین و کپرنشینان در چابهار بلوچ هستند. همه غیربومیها صاحب بهترین منازل و مالک مرغوبترین زمینهای چابهار هستند. در آنسوی ویلاهای شیک مشرف به دریا که اکثرا متعلق به غیربومیان هستند، زاغههای فقرا و کپرهای پلاسیده هزاران خانواده بلوچ عمق عمیق فاصله طبقاتی را به نمایش میگزارند. برای فرزندان چابهاری که نسل اندر نسل در چابهار بدنیا آمدهاند اینده روشنی را نمیتوان متصور شد. در چنین شرایطی رانت خواران حکومتی با ولع ای پایان ناپذیر بسوی چابهار هجوم آورده اند. و علیرغم اندوختن سرمایههای افسانهای ذرهای اعتناء و یا رحم و مروت برای مردم فقیر بومی ندارند. حقیقتا حیرت آور است که صدها شرکت برای فعالیت اقتصادی در سازمان منطقه آزاد چابهار و تهران توسط رانت خواران غیر بومی ثبت شده است تا مردم فقیر محلی کاملا به حاشیه رانده شوند. اکنون اینگونه به نظر میرسد که محمدرضا نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت تدبیر و امید و خانوا ده وی که معرف حضور اکثر ایرانیان هستند، سردسته «جستجوگران» طلا در چابهار هستند. چابهاری که برای نعمتزادهها منبع نعمت و برای مردم بومی مایع موجب فقر و ذلت است. تا آنجایی که به رانتخواری در روز روشن مربوط میشود، باید پرسید بهراستی تفاوت اساسی بین دولت تدبیر و امید و دولت احمدینژاد چیست؟
بخشی از مقاله ...
د. عبدالستار دوشوکی
د. عبدالستار دوشوکی

No comments:
Post a Comment