Monday, 30 November 2015

کشته شدن هفت سرباز ایرانی از استان سیستان و بلوچستان در سوریه


نوشته شده توسط  یکشنبه, 08 آذر 1394 11:08
منابع خبری از انتقال جسد هفت تن دیگر از ایرانیان کشته شده در سوریه به ایران خبر دادند که برای اولین بار این هفت نفر از استان سیستان و بلوچستان و اکثرا از شیعیان جنوب این استان می باشند.

 جسد این هفت نفر که سرباز صفر بوده اند امروز یکشنبه 8 آذر قرار است در شهرستان های دلگان، بزمان و نیکشهر تشییع شود.
دو تن از این 7 نفر به نام های سلمان برجسته و عمر ملازهی به همراه بیش از 20 نفر دیگر کمتر از دو ماه قبل توسط سپاه پاسداران با "وعده پول و تسهیلات" به سوریه اعزام شدند.
فعالان بلوچ سپاه را متهم می کنند که از فقر روستائیان بلوچ و فشارهای امنیتی برای یارگیری و اعزام آنها به سوریه استفاده می کند.
تعدادی از ائمه جمعه اهل سنت بلوچ منجمله مولوی فضل الرحمن کوهی، مولوی عثمان قلندرزهی، مولوی گرگیج به موضوع اعزام این جوانان واکنش نشان داده و اعزام به سوریه و جنگیدن در صف بشار اسد را "تحریم" کردند.

Saturday, 28 November 2015

هزار کودک بازمانده از تحصیل در سیستان و بلوچستان

 

شنبه, 07 آذر 1394 11:02
مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان در جلسه شورای فرعی مبارزه بامواد مخدر سرباز، تعداد کودکان بازمانده از تحصیل استان را 100 هزار نفر عنوان و اظهار کرد: حدود 30 درصد این دانش‌آموزان در شهرستان سرباز حضور دارند.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ به نقل از ایسنا، نخعی افزود: استان ما به‌دلیل شرایط خاص دارای بیشترین بی‌سواد و بازمانده از تحصیل در کشور است.

مدیرکل آموزش و پرورش استان ادامه داد: کودکان پرخطری در جامعه ما وجود دارند و باید شناسایی شوند، در آموزش و پرورش برنامه ریزی‌هایی برای کمک به این گروه انجام شده است.
مسئولان آموزش و پرورش پیشتر این آمار را 150 هزار نفر عنوان کرده بودند.

تیر اندازی نیروی انتظامی این بار در شهر سراوان حادثه آفرید/ دو کشته و زخمی

 

شنبه, 07 آذر 1394 13:02
پس از زخمی شدن دختر دانشجو در ایرانشهر در اثر تیر اندازی ماموران نیروی انتظامی در منطقه پر تردد شهر، این بار دو جوان "بی گناه" در مرکز شهر سراوان قربانی تیراندازی بی ضابطه ماموران انتظامی شدند.

 فرماندار سراوان گفت: صبح روز جمعه در پی تعقیب و تیراندازی نیروی انتظامی به منظور دستگیری تعدادی از اشرار متاسفانه یکی از شهروندان بی گناه سروانی جان خود را از دست داد و یک نفر مجروح شد.
درویش ناروئی که با خبرگزاری مهر گفتگو می کرد افزود: صبح روز جمعه در پی اقدام اطلاعاتی، ماموران نیروی انتظامی یک خودروی زانتیا را بر اساس اطلاعات به دست آمده شناسایی و برای دستگیری افرادی که از آنها به عنوان "اشرار" یاد کرده اقدام کردند.
وی افزود: در پی تعقیب و گریز که در هسته مرکزی شهر سراوان رخ داد، در یک لحظه یک خودروی مشابه که در منطقه حضور داشت سد راه خودروی انتظامی شد که این اشتباه سهوی موجب رقم زدن حادثه ای تلخ شد.
فرماندار سراوان بیان کرد: ماموران انتظامی با مشاهده خودروی مذکور برای دستگیری سرنشینان خودرو اقدام کردند که در همین حال سرنشینان پا به فرار گذاشتند و لذا تیراندازی ماموران انتظامی برای متوقف سازی این افراد متاسفانه منجر به جان باختن یکی از شهروندان و زخمی شدن یک تن دیگر شد.
روز پنجشنبه 21 آبان نیز ماموران پلیس راه خاش به سمت خودرو یک جوان که به علت "نداشتن گواهینامه" به ایست پلیس توجه نکرده بود در داخل شهر خاش مورد اصابت گلوله قرار گرفت که در اثر آن مردم خشمگین تجمع کرده و به خودرو پلیس حمله کردند.
این موضوع واکنش نماینده خاش در نطق میان دستوری روز 24 آبان مجلس را در پی داشت.
پشنگ گفت: "چندی پیش پلیس راه که فلسفه کاری آن در بیرون شهر است، در داخل شهر اقدام به تیرندازی کرده و منجر به مجروح شدن دو جوان شده است همچنین متوقف کردن و تیراندازی بسیج در این استان موجبات نارضایتی مردمی را به دنبال داشته لذا از وزیر کشور برای ابلاغ دستور آموزش اجباری نیروهای انتظامی درخواست فراوان داریم." 
وی افزود: "برخورد برخی از نیروهای انتظامی در این استان منجر به مرگ تعدادی از شهروندان خاشی شده توجیح پذیر نیست مگر آموزش ضعیف را دلیل بر این اقدامات بدانیم"

Monday, 23 November 2015

زندانیان سیاسی بلوچ در زندان اردبیل دست به اعتصاب غذا زدند


صابر ملک رئیسی، علی پژگل، نوراحمدحسن زهی، اسحاق کلکلی و محمد امین ایرانشهری زندانیان سیاسی بلوچ که در زندان اردبیل دوران حبس و تبعید خود را می گذرانند مدت 10 روز است که از پذیرش غذای زندان امتناع ورزیده و در اعتصاب غذا بسر می برند.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ، این زندانیان سیاسی به علت شرایط سخت زندان و ممانعت مسئولین زندان از حق ملاقات و تلفن و همچنین ممانعت از استفاده از امکانات ورزشی زندان از روز چهارشنبه 20 آبان دست به اعتصاب غذا زندان زده اند.
صابر ملک رئیسی  که در زمان بازداشت 17 سال بوده علیرغم گذشت 7 سال از حبس و داشتن حق قانونی معافیت از ادامه حکم، اما با درخواست معافیت وی موافقت نمی شود.
منابع مطلع در این مورد گفته اند: مسئولین زندان در رابطه با ملاقات این زندانیان سیاسی شرایط سختی اتخاذ نموده اند؛ به گونه ای که باید خانواده هر کدام از این زندانیان ابتدا از دادستانی زاهدان اجازه نامه ملاقات دریافت کرده و پس از آن از دادستان اردبیل اجازه نامه بگیرند. همچنین حق تلفن این زندانیان به کمتر از ده دقیقه در طول سه ماه تعیین شده و اگر چنانچه در هنگام تماس تلفن مشغول و یا خاموش بود تا سه ماه آینده حق ارتباط مجدد ندارند و به هیچ عنوان حق استفاده از امکانات ورزشی زندان به این زندانیان داده نمی شود.
بنابر گزارش های رسیده این زندانیان از چهارشنبه 20 آبان  دست به "اعتصاب غذای زندان" زنده و از پذیرش غذای زندان امتناع نموده اند.
با وجود گذشت 10 روز از اعتصاب و اعتراض این زندانیان به شرایط سخت خود در زندان اما از سوی مسئولین زندان اقدامی برای بهبود وضعیت آنان صورت نگرفته است. 
لازم به ذکر است که شیراحمد شیرانی دیگر زندانی سیاسی بلوچ در زندان مشکین شهر نیز در شرایط مشابهی قرار گرفته و برای حق تلفن ، ملاقات و استفاده از امکانان زندان تحت فشار قرار می گیرد.

تجمع مردم زر آباد برای بازگشایی مجدد باجه بانک صادرات



94 
 صدها نفر از شهروندان زرآباد کنارک واقع در جنوب سیستان و بلوچستان روز/ یکشنبه 1آذر/ در تجمعی اعتراض آمیز نسبت به تعطیلی باجه بانک صادرات این بخش، بازگشایی این باجه را خواستار شدند.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ به نقل از ایرنا، صدها نفر از اهالی جنوبی ترین نقطه سیستان و بلوچستان با تجمع در مقابل باجه بانک صادرات از تعطیلی این باجه ابراز نارضایتی کردند.
تجمع کنندگان با سرداد شعارهایی از مسئولان بانک صادرات سیستان و بلوچستان خواستند هر چه سریعتر نسبت به بازگشایی باجه این بانک در زرآباد اقدام کنند.
یکی از شهروندان زرآبادی اظهار داشت: تصمیم مسئولان بانک صادرات استان نسبت به تعطیلی این باجه غیر قابل پذیرش است.
احمد سینگله ادامه داد: هم اکنون در فصل کشت هندوانه خارج از فصل در بخش زرآباد هستیم و با تعطیل شدن باجه بانک صادرات میلیاردها پول کشاورزان برای برداشت بلوکه شده است.
وی افزود: تنها خواسته اهالی زرآباد از مسئولان بانک صادرات استان بازگشایی دوباره این شعبه است.
یکی دیگر از شهروندان زرآبادی نیز گفت: تعطیل شدن بانک صادرات نشان دهنده کم توجهی و بی مهری مسئولان این بانک به مردم زرآباد است.
علی نهنگی افزود: با تعطیلی بانک صادرات در این بخش فعالیتهای اقتصادی و مالی مردم دچار رکود شده است در حالی که چرخه پولی بانک در این بخش به سبب در آمدهای خوب مردم از کشاورزی و صیادی در حد بالایی قرار دارد و به یقین خود بانک نیز متضرر می شود.
بخشدار بخش زرآباد اظهار داشت: تمامی دستگاههای اداری شهرستان کنارک بویژه فرماندار این شهرستان در تلاش هستند تا از تعطیلی این باجه جلوگیری شود.
محسن شیهکی ادامه داد: مسئولان بانک صادرات استان باید به خواست و نظر شهروندان زرآبادی احترام گذارند و در بازگشایی دوباره این باجه همکاری کنند. 
تعطیلی باجه بانک صادرات که تنها بانک این منطقه است باعث می شود مردم تا 200 کیلومتر راه برای رسیدن به اولین بانک طی کنند.

مدرسه کپری جوهان دپ آهوران

 ، مدرسه کپری روستای جوهان دپ 8 سال پیش تأسیس شده است که مردم محلی می گویند این مدرسه در اسناد آموزش و پرورش
لاشار بعنوار مدرسه خشتی و گلی ثبت شده است.
 این مدرسه دارای 17 دانش آموز دختر و پسر هست، و با وارد شدن به فصل زمستان و نبود امکانات سرمایشی، درس خواندن در این مدرسه با مشکل مواجه شده است.
روستای جوهان دپ هبودان در 60 کیلومتری مرکز بخش آهوران (جانف) و 105 کیلومتری بخش لاشار قرار دارد و این روستا فاقد برق و آب آشامدنی مناسب و بهداشتی می باشد.

Friday, 20 November 2015

نامه محمد نظری در بیست و دومین سال حبس

محمد نظری زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج در آستانه بیست و دومین سال حبس خود با نگارش نامه ای به
رییس قوه قضاییه که نسخه ای از آن در اختیار هرانا قرار گرفته است از استمرار نقض حقوق خود روایت کرده است.
آقای نظری در این نامه با ذکر اینکه در بیست و دومین سال حبس خود قرار دارد با اشاره به سابقه بیماری خود مینویسد “به خاطر مشکل قلبم بنا بر نظر رئیس بهداری و متخصص قلب زندان رجایی شهر باید به بیمارستان اعزام می شدم اما دادگاه از دادن مجوز اعزام خودداری به عمل آورد و تا کنون هیچ گونه جوابی نداده است”
این زندانی سیاسی در ادامه نامه خود همچنین به گذراندن محکومیت خود بصورت تبعیدی در یک یک زندان دیگر اشاره میکند و آن را نقض حقوق می داند وی می گوید”با توجه به اینکه خانواده ام در استان آذربایجان غربی می باشند تقاضای انتقال به محل سکونت خود را کردم و علیرغم اینکه دادگاه با انتقال من موافقت به عمل آورد اما مدیرکل زندانهای آذربایجان غربی با درخواست من مخالفت کرد و علت این مخالفت را کمبود جا اعلام کرد”
آقای نظری در این نامه خواستار رسیدگی به وضعیت خود و بررسی حقوقی که از ایشان نقض شده است شد.
لازم به یادآوری است، محمد نظری فرزند حمدالله متولد ۱۳۵۰ در سال ۱۳۷۳ در بوکان به اتهام همکاری با یکی از احزاب اپوزیسیون کردستان دستگیر و در یک فرایند مبهم قضایی به تحمل حبس ابد محکوم شد. آقای نظری پیش تر محکومیت خود را بر اساس اعترافات دروغین اخذ شده تحت شکنجه دانسته بود.
آقای نظری در ۲۲ ساله گذشته نتوانسته از مرخصی استعلاجی علیرغم مشکلات جسمی خود استفاده کند. وی هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج بصورت تبعیدی حکم محکومیت خود را سپری می کند.

احراز هویت ۳۷ زندانی محکوم به اعدام در رجایی شهر

خبرگزاری هرانا – لیست زیر، اسامی ۳۷ تن از زندانیان محکوم به اعدام (قصاص) زندان رجایی شهر است که همگی به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شده اند، حکم همگی محکومین تأیید شده و در صورت عدم رضایت شاکیان بالای چوبه دار خواهند رفت. این محکومین در حال حاضر در بند ده زندان رجایی شهر نگهداری می شوند.
لیست اسامی:
۱. سعید رنجبری پیله رود
۲. حسین قربانی
۳. کاظم ابراهیم خانی
۴. حسین کرمی
۵. مجید یوسف دخت
۶. حسین شکوهی نیا
۷. امیر حسنی
۸. فرهاد یوسف منش
۹. محمدباقر عظیمی
۱۰. مصطفی مزروعی
۱۱. امیرمهدی سعیدی
۱۲. محمود حسینی
۱۳. حسین یوسفی
۱۴. فتح الله حبیبی
۱۵. میثم حمادی
۱۶. مجید آصف خانی
۱۷. شهاب افشارزاده
۱۸. ولی الله دوستی
۱۹. شکرعلی آهی
۲۰. مازیار قبادی
۲۱. خداداد حسنی
۲۲. حسن نظامی
۲۳. رضا کمک
۲۴. سیف الله محمودی
۲۵. علی نظر خزائی
۲۶. علی شکوفه
۲۷. قاسم رضازاده
۲۸. نادر پرستاری
۲۹. روح الله مهدیان
۳۰. چنگیز اسدزاده
۳۱. علی ظهور رحیمی
۳۲. محمدرضا جهانبخش
۳۳. حسین افراسیابی
۳۴. هوشمند جدگویی
۳۵. پرهام پرنیافر
۳۶. داوود ظهوری
۳۷. امیر شیرخانی

سعیده خاشی فعال اجتماعی بلوچ
آقای مهندس پشنگ ریگی , نماینده شهرستان خاش در نطقی در مجلس به آماری تکان دهنده اشاره کردند:نیمی از جمعیت محصل استان س وب دیپلم نمیگیرند و به زیر خط فقر بودن ۷۰ در صد مردم این استان اشاره کردند. بی بی سی فارسی این گزارش را در تلویزیون و سایتش کار کرده است.
از این نماینده شهرمان که این حقیقت را در تریبون مجلس بیان کردند بسیار خوشحالیم با خوشبینانه ترین حالت ممکن آنرا مربوط به نزدیک شدن انتخابات مجلس نمی دانیم.
اما انعکاس این خبر در سطح ملی و پوشش توسط رسانه های بین اللملی چون بی بی سی بسیار عجیب و شاید برای ما ها تلخ باشد.

ترحمی آزار دهنده را در کامنتها مشاهده کردم , به ویژه اینکه مردم ما را بدبخت خواندند , مردمی بی سواد و بیچاره خواندند , خیلی ها هم میگفتند وهابی هستند و حقشان است , همچنین خیلی ها در برابر این واکنش اعلام موضع می کردند و از مردم بلوچستان دفاع می کردند و چرایی حرکات بعضا افراطی را همین فقر می خوانند , البته ۷۰ درصد واکنش ها ترحم بی رحمانه بود , بدبخت و بیچاره خواندن مردمی که احتمالا هیچ تصوری نسبت به آن ندارند و تفسیرشان از استانمان هم بسیار عجیب بود.
کاش مردان خانه ملت در کنار اشاره به فقر و بی سوادی در استان به شکل دیگری در پی حل مشکلاتمان می بودند , در کنار این مشکلات تلخ , ظرفیتها و بسترهای پویایی استان را مطرح می کردند.
مثلا در کنار بی ابی و فقرهای مادی و معنوی , به رودخانه های سرریز بهارگاهیمان اشاره میکردند که یه امان خدا رها شده اند , یا از تفتان بگویند که سرمایه عظیمیست که هیچ تفکری برای بهره وریش نداریم.
وقتی از فقر مالی می گویند کاش به زنان سوزندوز و دستان هنرمند پینه بسته و چشمان کم سویشان و نداشتن حداقل امکاناتی که لیاقت هنرمند است هم اشاره کنند و در پی راه حلی باشند , سیستانی که با آن قدمت تاریخیش اکنون در کماست و دارد جان می سپارد هم اشاره کنند…
برای این افکار عمومی توضیح دهند که ما لیاقت نداشته ایم زبان و فرهنگ قوممان را حفظ کنیم و اکنون لقب بی فرهنگی و جاهل بودن نصیبمان شده است چرا که….
انزمان بود که افکار عمومی با تمسک به بستری درست در مورد درک درست و سپس قضاوتمان می کردند.

سعیده خاشی فعال اجتماعی بلوچ

Thursday, 19 November 2015

فرماندار سراوان: در 8 ماه 21 هزار تبعه افغانستان در سراوان بازداشت شده اند


نوشته شده توسط  پنج شنبه, 28 آبان 1394 20:02
درویش ناروئی از بازداشت 21 هزار مهاجر افغانستانی در ظرف 8 ماه نخست سال 94 خبر داده است.

به گزارش کمپین فعالین بلوچ، خبرگزاری فارس به نقل از فرماندار سراوان عنوان کرده که در هشت ماه ساله جاری "تعداد بیش از 21 هزار تبعه بیگانه در شهرستان سراوان دستگیر و توسط 441 دستگاه اتوبوس به اردوگاه الغدیر زاهدان منتقل شدهاند".
درویش نارویی که ظهر امروز پنجشنبه در جلسه کارگروه اتباع خارجی سراوان سخن می گفت حضور مهاجران افغانستان را باعث "اشغال شغل ها" عنوان کرده و زندگی آنها در سراوان را باعث "پیامدهای اجتماعی" دانسته است.
دولت جمهوری اسلامی حضور مهاجران افغانستانی را در استان سیستان و بلوچستان ممنوع کرده است این در حالی است که اتباع افغانستانی که با مدارک قانونی نیز وارد کشور شده اند از بسیاری از حقوق طبیعی خود محروم هستند.
روز پنجشنبه محمد مرزیه دادستان زاهدان از بازداشت مدیرکل اتباع و مهاجرین خارجی شهرستان ایرانشهر توسط سازمان اطلاعات سپاه استان خبر داد.
علت بازداشت این مدیر کل "مطالبه وجه در قبال صدور مجوز برای اتباع بیگانه" عنوان شده است.
در همین حال اخبار و گزارش های از بدرفتاری ماموران با مهاجران افغانستان در هفته های گذشته انعکاس پیدا کرده است.

عدم رسیدگی به بیماری زندانی سیاسی بلوچ در زندان گچساران

پنج شنبه, 28 آبان 1394 11:02
گل محمد شاهوزهی زندانی سیاسی زندان گچساران که به علت شکنجه های وزارت اطلاعات مشکل کلیوی پیدا کرده از رسیدگی پزشکی محروم است.

 گل محمد شاهوزهی فرزند رحمت الله در شعبه یک دادگاه انقلاب زاهدان توسط قاضی ماهگلی به اتهام "همکاری با گروه الفرقان" و "خروج غیر قانونی از مرز" به 28 سال زندان و تبعید به گچساران محکوم شد.
گل محمد شاهوزهی 38 ساله، 13 مهرماه 1390 بازداشت شده است.
این زندانی سیاسی از تاریخ 7 دی ماه 91 به گج ساران تبعید شده است.
نامبرده از حق داشتن وکیل تعیینی محروم بوده است. 
به گفته نزدیکان وی هم اکنون گل محمد شاهوزهی در زندان" به  علت شکنجه های وزارت اطلاعات" به "مشکل کلیه ای و ناراحتی معده" مبتلا شده است و در زندان گچساران "به بیماری وی رسیدگی نمی شود" و "حال وی بدتر" می شود.

Saturday, 14 November 2015

افشای عکس دو نفر از گروه 25 نفری روستائیان فقیر جنوب استان سیستان و بلوچستان از منطقه بنت و کتیچ (نیکشهر) که در تاریخ چهارشنبه 29 مهر در 4 دستگاه خودرو نظامی به تهران برای آموزش های نظامی و نهایتا
اعزام به سوریه به تهران رسیدند.
این دو نفر به نام های رسول بخش برجسته و فرزندش سلمان برجسته در ضمن مجموعه ای 25 نفری هستند که قرار است پس از آموزش های اولیه به سوریه اعزام شوند.
از زمان اعزام دقیق آنها اطلاعی در دست نیست.
همچنین از محل دقیق و چگونگی انتشار تصویر نیز اطلاعی در دست نیست.
اقدام سپاه پاسداران برای سربازگیری با استفاده از ابزارهای چون فشارهای سیاسی و فقر مردم بر خلاف قوانین حقوقی بین المللی است که مانع از اجیر کردن یک انسان برای جنگیدن در ازای پول یا بر اساس فشار سیاسی است.
بندهای 3 و 18 اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر حق زیستن، آزادی و امنیت شخصی و حق آزادی تفکر، وجدان [آسوده] و مذهب را اعلام می‌دارند.
که این نوع سربازگیری به طور آشکار ناقض امنیت شخصی، حق ازادی تفکر بخاطر ایجاد فشارهای نا متعارف و بر خلاف وجدان (اسوده) است. چرا که در جنگی چون سوریه همپای نیروهای بشار اسد علوی و دیگر گروه های شیعه در مقابل گروه های مخالف که دارای داعیه های مذهبی سنی و به طور کلی جنگی در قالب جنگ های فرقه ای است هیچ گونه آسودگی وجدان نیز وجود ندارد. و این امر با توجه به اجبار معیشتی مضاعف می شود.
حبیب الله سربازی

Friday, 13 November 2015

تابلوهای بلوار "بلوچستان" زاهدان، دیگر وجود ندارند!

تابلوهای بلوار "بلوچستان" زاهدان، دیگر وجود ندارند

نوشته شده توسط  جمعه, 22 آبان 1394 13:02
در سایه سکوت مسئولان استان سیستان و بلوچستان تندروها این بار در زاهدان مرکز بلوچستان اقدام به کندن تابلوهایی کردن که پس از سالها با درخواست مردم بومی بلوچ توسط شهرداری به نام "بلوچستان" نام گذاری شده بود.


 حدود چهارسال قبل خیابانی در امتداد میدان دکتر حسابی تا محله مهرشهر زاهدان به نام "بلوار بلوچستان" نام گذاری شد.
این بلوار پس از آنکه تابلوهایش نصب گردید توسط "افرادی ناشناس" رنگ پاشی شده و اسم "بلوچستان" از آن پاک شد. این در حالی است که بخاطر نبود کوچه در امتداد میدان حسابی تا مهرشهر فقط دو تابلو در ابتدا و انتهای بلوار نصب شده بود.
مدتی پس از آنکه تابلوها رنگ پاشی شد در سایه سکوت مسئولان این بار "تندروها" تابلو های رنگ پاشی شده را نیز تحمل نکرده و هر دو تابلویی که به صورت قانونی توسط شهرداری نصب شده بودند شبانه از بلوار کنده شده و خود تابلوها نیز ناپدید شده اند.
این موضوع از آنجا اهمیت بیشتری پیدا می کند که هیچ کس از مسئولان نسبت به این اقدام عکس العمل نشان نداند و شهرداری نیز در مدت 5 ماهی که از این ماجرا گذشته سکوت کرده است.
زاهدان یکی از شهرهای بلوچستان و مرکز استان سیستان و بلوچستان است که  اکثریت جمعیت آن را بلوچها تشکیل می دهند.
این اولین ماجرا از این دست نیست خیابان دیگری که از سالیان قدیم در زاهدان به نام “مولوی عبدالعزیز” نامگذاری شده است، در چندین مورد تابلوهایش شکسته شده و یا روی نام “عبدالعزیز” رنگ پاشی شده و این نام حذف شده است.
مولوی عبدالعزیز ملازاده بانی دارالعلوم مکی و امام جمعه پیشین و پر نفوذ اهل سنت زاهدان بود.
همچنین مردادماه امسال گزارش دیگری از ایرانشهر که در مرکز بلوچستان قرار دارد منتشر شد که بنابر آن، دو روز پس از نام گزاری خیابان کمربندی این شهر به نام "عمر فاروق اعظم" تابلوها توسط افراد "ناشناس" به صورت عامدانه  کنده شد و جا به جا شده اند.
شهرداری ایرانشهر تا کنون نسبت به این گزارش هیچ واکنشی نشان نداده اند.
پیشتر نیز خبرها و گزارشهایی از حذف عامدانه نام "بلوچستان" از سر برگ برخی از ادارات دولتی باعث اعتراضات گسترده مردم در فضای مجازی شد.
در همین حال، مردم از باز گذاشتن دست افراطیون و تندروها برای حذف نشانه ها و آثار فرهنگی و بومی مردم بلوچ ناراضی هستند و سهل انگاری و عدم توجه مسئولین را در این موضوع غیر قابل توجیه می دانند و این نوع برخوردها را به ضرر وحدت و زندگی مسالمت آمیز در آینده می دانند.
با تاکید بر این مطلب که حق حفظ هویت به  کامل ترين شکل در اعلاميه مجمع عمومي سازمان ملل در زمينه حقوق افراد متعلق به اقليت هاي قومي،ملي،مذهبي و زباني در سال 1992 آمده است و ماده 2 اين اعلاميه می گويد:"افراد متعلق به اقليت های ملي، مذهبي، قومي حق بهره مندی از فرهنگ خود، اقرار و اعمال مذهبي خود و استفاده از زبان خود را به طور خصوصي وعمومي ، آزادانه وبدون مداخله و بدون هر شکل از تبعيض را دارا می باشد" که بی توجهی به این مساله می تواند به طور آشکار ناقض حقوق قوم بلوچ در حفظ آثار و اسامی فرهنگی و تاریخی خود باشد.

Thursday, 12 November 2015

شکنجه یک مهاجر افغان توسط نیروی انتظامی نیکشهر

یک تبعه افغان توسط اطلاعات نیروی انتظامی نیکشهر مورد شکنجه شدید قرار گرفت.

عبدالحق عرب فرزند میرزا بیک، تبعه افغانستانی که به طور قانونی با روادید و مجوز کار در شهرستان نیکشهر استان سیستان و بلوچستان زندگی می کند در تاریخ 22 مهر 94 توسط ماموران نیروی انتظامی به دستور فردی به نام "شریفی" مورد شکنجه شدید قرار گرفته است.
این کارگر افغان در فایل ویدبوئی در همین زمینه می گوید: من مهاجر افغان هستم که مدت 15 سال است در ایران کارگرم و کار و بار می کنم.
وی می افزاید: یک روز رئیس پاسگاه مرا طلب کرد که بروم پاسگاه و آنجا از من درخواست پول و رشوه کردند و گفتند که کسی دیگر هم نباید بفهمد، من گفتم پول ندارم و خیلی با من بد رفتاری کردند.
عبدالحق افغان می گوید: رئیس پاسگاه به اطلاعات زنگ زد اطلاعات به خانه من آمد و چشمان مرا بست و پاسپورت مرا هم خواست من هم پاسپورتم را نشان دادم و گفتم که تازه ویزا گرفتم و جواز کار خودم را هم نشان دادم اما هر چه می گفتم قبول نمی کردند و می گفتند تو اسلحه فروشی، 4 شب و 4 روز مرا در آنجا زدند و به من می گفتند 2 میلیون پول بده  هر چی به خدا و رسول قسم می دادم که پول ندارم گوش نمی کردند و مرا می زدند، عکس های مرا نگاه کنید، همه بدنم تکه تکه است.
این تبعه افغان می افزاید: آخر به دروغ مجبور شدم بگویم که شما اگر مرا آزاد کنید من پول پیدا می کنم و به شما می دهم. به همین خاطر مرا آزاد کردند.
وی افزود: مردم این منطقه مرا می شناسند من 15 سال است اینجا زندگی می کنم خدا شاهد است هیچ کار خلافی از من سر نزده ولی بی گناه مرا شکنجه کردند.
در یک ماه گذشته این دومین گزارش از شکنجه شدید شهروندان افغان است که در استان سیستان و بلوچستان مورد شکنجه شدید قرار گرفته اند پیشتر خبرگزاری هرانا گزارش داده بود که عجب گل نورزهی تبعه افغانستانی و نگهبان یک پارکینگ در ایرانشهر استان سیستان و بلوچستان که به اتهام سرقت بازداشت شده بود، به شدت از سوی مأمورین پلیس آگاهی این شهر مورد ضرب و شتم قرار گرفت و شکنجه شد. شدت شکنجه در حدی بوده که متهم قادر به راه رفتن نبوده است.

تجمع مردم در پی زخمی شدن شهروند خاشی در شلیک نیروی انتظامی.

در پی زخمی شدن یک جوان در تیر اندازی ماموران انتظامی خاش مردم این شهر در محل واقعه تجمع کرده و به خودرو پلیس حمله کردند.

ظهر امروز پنجشنبه 21 آبان ماموران انتظامی شهرستان خاش به یک خودرو سواری آتش گشودند که در اثر آن یک جوان خاشی از ناحیه پا به شدت زخمی شد.
شاهدان عینی علت شلیک را "نداشتن گواهینامه" و "عدم توجه به ایست پلیس" عنوان کرده اند.
پس از آن مردم منطقه در محل واقعه تجمع کرده و با ماموران پلیس درگیر شده اند و عده ای به خودرو پلیس حمله کرده و اقدام به شکستن شیشه های آن کردند. 
مردم در این تجمع خواستار رسیدگی مسئولان به "اقدامات خودسرانه" پلیس شده اند.

شلیک نیروی انتظامی در خاش


آتش گشودن نیروی انتظامی به شهروند بلوچ در خاش
آتش گشودن نیروی انتظامی به شهروند بلوچ در خاش

آتش گشودن نیروی انتظامی به شهروند بلوچ در خاش
آتش گشودن نیروی انتظامی به شهروند بلوچ در خاش

Wednesday, 11 November 2015

madrsse bdoon saqfe


مدارس سرباز و دریافت پول از دانش آموزان

گزارش محسن از شهرستان سرباز

در کشور جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی تحصیل رایگان هست، اما باوجود این در منطقه‌ای که مردمان آن برای تامین خرج روزمره خود و فرزندانشان در مضیقه هستند مدیر مدرسه ابتدایی حجاب با هماهنگی بخشدار سرباز کلات، اولیای دانش آموزان را خواسته و آن‌ها را مجبور کرده تا برای تامین مخارج مدرسه و بازسازی آن هر دانش آموز ماهیانه ده هزار تومان پرداخت کند، در صورت عدم پرداخت این مبلغ از ادامه تحصیل دانش آموز جلوگیری می‌شود.

این در حالی است که بسیاری از اولیای دانش آموزان به علت عدم توانایی پرداخت این مبلغ تصمیم به اخراج فرزندان خود از مدرسه گرفته‌اند.
از طرفی مدیر دبیرستان شیخ فضل الله نوری سرباز کلات در ابتدای سال تحصیلی جدید از هر دانش آموز مبلغ ۷۵۰۰تومان جهت بیمه و ۲۵۰۰تومان برای خرید آب سردکن و تعویض شیشه‌های مدرسه گرفته است، درحالی که با گذشت دو ماه  هنوز نه شیشه‌های دبیرستان تعمیر شده‌اند و نه آب سردکن خریداری شده است و دانش آموزان از آب گرم لوله کشی شهری می‌نوشند، از طرفی آقای .... مدیر این دبیرستان از دانش آموزانی که در ساعت ورزش برای گرفتن توپ به دفتر مراجعه کرده‌اند درخواست پول برای خرید توپ کرده و به بهانه خرید توپ از هر دانش آموزی مبلغ ۲۰۰۰تومان گرفته است. باتوجه به اینکه در ابتدای هر سال تحصیلی وزارت آموزش و پرورش به کلیه مدارس اعم از دبستان، راهنمایی و دبیرستان بصورت رایگان توپ تحویل داده می‌شود.
شایان ذکر هست که دانش آموزانی که این مبلغ را پرداخت نکرده‌اند در ساعت ورزش از طرف دفتر دبیرستان به آن‌ها توپ ورزشی داده نمی‌شود.
این درحالی هست که مسئولان استانی و منطقه‌ای از ریزش آمار دانش آموزان و ترک تحصیل آن‌ها اظهار ناراحتی کرده و به دنبال دریافت علل ترک تحصیل آن‌ها بودند.

مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان: سرانه ۲۵ هزار ریالی برای هر دانش آموز ناکافی است

 مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان گفت که سرانه ۲۵هزار ریالی به ازای هر دانش آموز ناکافی است و تنها بخش اندکی از هزینه ها را پوشش می
دهد.
  مهر، علیرضا نخعی اظهار داشت: “برای شش هزار و ۶۰۰مدرسه در استان، یک میلیارد و۴۰۰میلیون تومان سرانه توزیع شده است که این مبلغ بسیار ناکافی است”.
وی افزود: “اگر این تعداد را تقسیم بر تعداد دانش آموزان کنیم به ازای هر دانش آموز ۲۵هزار ریال اختصاص پیدا می کند که این امر حتی هزینه های جاری مدرسه را نیز پوشش نمی دهد”.
نخعی تاکید کرد: “ماهیت اصلی آموزش و پرورش فیزکی نیست بلکه از جنس معنوی است، به همین دلیل در راستای برنامه ریزی های صورت گرفته در تلاشیم تا در کنار انجمن خیرین مدرسه ساز، انجمن خیرین اندیشه ساز نیز برای پرورش و توسعه ماهیت اصلی آموزش و پرورش تاسیس شود”.
وی با اشاره به اینکه باید برای فکر، اندیشه و افزایش کیفیت آموزشی قدم برداشت، افزود: “هزینه آموزش نیروی انسانی و هزینه تامین ملزومات موثر در کیفیت آموزشی موضوع مهمی است که باید نسبت به آن توجه داشت”.
 مدیر کل آموزش و پرورش استان گفت: “باید از تمام ظرفیت ها برای توسعه آموزش استفاده کرد چراکه اگر برای کیفیت آموزش و دانش افزایی نیروی انسانی کاری نکنیم در آینده آموزش و پرورش مطلوبی نخواهیم داشت”.

Saturday, 7 November 2015

سپاه پاسداران از سیستان و بلوچستان چه می خواهد؟


چند بافتی بودن جغرافیای فرهنگی،زبانی و معیشتی در بلوچستان،عامل ایجاد یک ساختار پیچیده و کور بوده که عملا به محل ناکار آمدی برای اجرای سیاست های آکادمیک بوده است.

همانطور که ایجاد یک هیکله اقتصادی دقیق در جایی که دستگاه پولشویی باشد بی فایده است و یا جنگ های کلاسیک(ناپلئونی) زمانی که حریف چریکی میجنگد، بی فایده است، اجراء بخشیدن متود های رسمی دستگاه امنیتی در میدان درگیری پیچیده و نامنظم، بی فایده است.
منظور؛ اجرا کردن بخش های مرتبط با امنیت ملیِ قانون اساسی در سیستان و بلوچستان است.
اما قبل از مطرح کردن موضوع اصلی این مقدمه لازم است که:
در یک نگاه کلی،جمهوری اسلامی ایران با انقلاب کسانی به کار آمد که تجربه حکومت داری نداشتند و قانون اساسی را از قانون اساسی جمهوری پنجم فرانسه رونوشت کردند.(1)
دو سال طاقت فرسا بر جمهوری اسلامی گذشته بود که وارد جنگ نابرابری با عراق شدند. جنگی که در آن دکتر چمران به مراتب از سپهبد علی صیاد شیرازی موفق تر بود! چون عمده ی انقلابیون که با بی نظمی و انقلاب سر کار آمده بودند، با بی نظمی بهتر میتوانستند جنگ کنند. اینجاست که سپاه پاسداران(یک نهاد تازه تشکیل شده و نا منظم) در زمان جنگ با تمام قوا در تلاش برای حذف نقش ارتش و به حاشیه بردن آن بود. تا جایی که هم اکنون نیز فرماندهان ارتش بعد از گذشت 26 سال از جنگ، به انتقاد از سپاه در جهت کم رنگ کردن اقدامات ارتش می پردازند.(2)
سپاه پاسداران از ابتدای حضور خود سعی در مقابله با نهاد های رسمی و کلاسیک دوَلی(چه داخلی و خارجی) بود و ارتش جمهوری اسلامی ایران اولین قربانیِ سپاه پاسداران بود.
اگرچه نظر بنده این است که فلسفه ی حضور سپاه پاسداران در جنگ آن بود که پیروزی در برابر عراق به نام نیروهای صد در صد انقلابی ثبت شود. ارتش از آنجایی که تماما تشکیل شده از تیمسارها و سرهنگ های زمان شاه بود در صورت گرفتن مدال پیروزی در جنگ، میتوانست علاوه بر تبلیغات منفی برای انقلابیان، جایگاه آنان را به خطر اندازد
از همین روی سپاه همچون یک دستگاه امنیتی هم مراقب حرکت های ارتش در طول جنگ و هم به دلیل داشتن دستگاه تبلیغاتی سر و صدای بیشتری میکرد.
بعد از پایان یافتن جنگ، از نظر استراتژیک هیچ نیازی به سپاه نبود و این عدم نیاز جایی خودش را نشان داد که در قانون اساسی هیچ وظیفه ی مستقلی برای سپاه پاسداران ذکر نشد و فقط در جهت مشروعیت بخشیدن بدان، یک بند از قانون اساسی را تصاحب کرده که آن هم رونوشتی از وظیفه ی ارتش است.

اصل ۱۵۰قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
"سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا می‌ماند. حدود وظایف و قلمرو مسوولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسوولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان آنها به وسیله قانون تعیین می‌شود."

"این اصل در موازات با اصل 143 قانون اساسی است که می گوید:
ارتش جمهوری اسلامی ایران پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی کشور را بر عهده دارد."
به جز تفاوت لفظی و نگارشی،در ترازوی فهم، وظیفه سپاه همان وظیفه ارتش نام برده شده است اما با ابهام بیشتر و شاید این همان مغالطه ابهام گویی می باشد.(3)
بدین معنا که نویسنده یا گوینده با قرار دادن واژگان کلی در متن گزاره، هم زمان هم امکان برداشت تفسیر های متفاوت را از متن قرار میدهد و هم امکان رد آن تفاسیر وجود نداشته باشد.(4)
به همین علت در طول این چند سال بارها مقامات مختلف جمهوری اسلامی نسبت به تفسیر های متفاوت و برداشت هایی که از قانون اساسی میشد دچار دردسر شدند.
حجت الاسلام و المسلمین محمد جعفری منتظری رئیس دیوان عدالت اداری، آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی رئیس هیت عالی حل اختلاف قوا و نمایندگان مجلس بارها دلیل اختلافات مابین خود را به این جمله رسانده اند:
"تفسیرهای متفاوت از قانون اساسی"
در چنین شرایطی هنگامی که مشروعیت سپاه در روشنایی قانون اساسی واضح ولی وظیفه ان در سایه قانون اساسی مبهم است، سپاه توانسته است دایره محدودیت های خود را بسیار تنگ کند.

سپاه پاسداران در سیستان و بلوچستان به دنبال چیست؟
مناطق مختلف ایران از حیث رفتارهای امنیتی چندین هویت برای خود تعریف کرده است:
-سرزمین هایی که تحت استعمار و یا نفوذ انگلیس بوده است همچون جنوب ایران و سیستان و بلوچستان
-سرزمین هایی که تحت استعمار و یا نفوذ شوروی سابق بوده است مانند شمال و غرب ایران.

به نظر می آید تا چند سال پیش نوعی همکاری بین وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران در نظارت بر این مناطق بوده است. به گونه ای که وزارت اطلاعات ایران نظارت مناطق جنوبی و جنوب شرقی ایران و سپاه پاسداران وظیفه نظارت بر مناطق غربی و شمالی ایران را برعهده داشته است.

اما چرا انگلیس و شوروی به عنوان معرفان هویت امنیتی در کشور یاد شدند؟
شوروی به دلیل سیاست های بلند مدت خویش و خاصتا وجود تفکر فلسفی پشت سیاست های آن (تفکرات کمونیسم-سوسیالیسم) ده ها سال است که در مناطق شمالی و غربی حضور خود را معنا بخشیده است. برای مقابله با چنین تفکر ریشه داری، وجود یک نهاد ثابت و دایمی که بتواند بر ان تمرکز کند، طلبیده می شود.
اما وزارت اطلاعات از آنجا که هر 4 سال شالوده آن ممکن است تغییر کند، مناسب چنین جنگ فکری نیست و بلکه این سپاه است که با حفظ سیاست های خود در طول زمان و مستقیم الامر بودن آن از جانب رهبر، برای مقابله با این افکار انتخاب شده است.

این ها همگی تا قبل از سال 1387 بود. به رغم حضور دفتری سپاه پاسداران در تمامی استان های کشور اما کلید فعالیت های سپاه به صورت عملیاتی از سال 1387 شروع  گردید جایی که در ادبیات امنیتی ایران با واژه ی "31 سپاه استانی"آشنا شدیم.
یک سال بعد اتفاقی عجیب رخ داد.
نیروی انتظامی استان سیستان و بلوچستان زیر نظر سپاه پاسداران قرار گرفت. پدیده ای که قبل از آن به قدری غیر قابل پیش بینی بود که هیچ قانون نوشته شده ای مباح بودن آن را تدوین نکرده بود.
در متن قانون اساسی داریم:
"حدود وظایف و قلمرو مسوولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسوولیت نیروهای مسلح دیگر با تأکید بر همکاری و هماهنگی برادرانه میان آنها به وسیله قانون تعیین می‌شود"
ماده پنجم از فصل دوم اساس نامه سپاه پاسداران نیز می گوید:
‌" همکاری با نیروهای انتظامی در مواقع لزوم، در جهت برقراری نظم و امنیت و حاکمیت قانون در کشور"
چه در قانون اساسی و چه در اساسنامه سپاه، تعامل با نیروهای مسلح و به خصوص نیروی انتظامی با کلمه "همکاری"تعریف شده است.
اما در عمل سید باقر حسینی نماینده زابل در مجلس شورای اسلامی از زیر نظر رفتن نیروی انتظامی تحت امر سپاه پاسداران می گوید:
"مسئولیت ایجاد امنیت در جنوب شرق با سپاه است و نیروی انتظامی نیز تحت نظر سپاه عمل می کند"
به این پدیده عملا همکاری گفته نمیشود مگر اینکه تفسیر به رای، جان قانون اساسی را بگیرد و کلمه همکاری تحریف شود.

-چه چیزی باعث میشود تا نیروی انتظامی زیر نظر سپاه پاسداران برود؟
در قانون به همکاری بین قوات مسلحه اشاره شده است اما زیر نظر رفتن نهادی تحت نهاد دیگر در شرایط بسیار خاصی صورت میگیرد.
ماده پنجم از قوانین نیروی انتظامی(مصوبه 1369) تصریح میکند:
"حراست از اماکن‌، تاسیسات‌، تجهیزات و تسهیلات طبقه‌بندی شده غیر نظامی و حفظ حریم آنها به استثنای موارد حساس و حیاتی به تشخیص شورای عالی امنیت ملی‌، که به عهده سپاه پاسداران ‌انقلاب اسلامی خواهد بود"
سپاه پاسداران بعد از بازی های تبلیغاتی که در برابر ارتش در زمان جنگ کرد،این دومین بار است که خارج از محدوده قانون عمل میکند به دو دلیل:
1. قانون به سپاه پاسداران اجازه عملیات های اطلاعاتی را نداده است اما یکی از بزرگترین مراکز اطلاعاتی سپاه، در سیستان و بلوچستان است.
2. در قانون فقط سخن از حراست از اماکن، تاسیسات، تجهیزات و تسهیلات طبقه بندی شده است. و نه حراست از یک استان کامل یا 300 کیلومتر مرز کشوری.
تنها مرز کشوری که تحت حفاظت کامل سپاه پاسداران است و نیروی انتظامی کاملا زیر نظر آن است، مرز استان سیستان و بلوچستان(سراوان) است.
این مرزها به قرینه ی ماده ی فوق، می بایست آنچنان از لحاظ امنیتی، حساس و حیاتی باشند که سپاه گرداننده ی امنیت آن ها شود. از سوی دیگر سرلشکر محمد علی جعفری از زمان انتخاب در منصب جدیدش به عنوان فرمانده کل سپاه پاسداران تنها بازدیدش از مرزهای زمینی کشور، سراوان بوده است و این بر اهمیت ماجرا اضافه میکند.
سپاه فعالیت های دیگری هم دارد. رگ اقتصادی کشور در دستان سپاه است اما با وجود حضور نظامی سنگین سپاه در سیستان و بلوچستان خبری از فعالیت های اقتصادی سپاه در استان نیست و این سوال مطرح می شود:
آیا فعالیت های سپاه متوجه منفعت مردم است یا فقط کنترل آنان؟

سپاه به جای مهمترین فعالیت درون کشوری خود (گرفتن نبض اقتصادی کشور) در استان سیستان و بلوچستان، گویا در جهت مخالف، از فقر مردم بهره برداری میکند.
"روز چهارشنبه، ۲۹مهرماه، یک گروه ۲۵نفری متشکل از جوانان منطقه فنوج و نیکشهر به وسیله ۴دستگاه خودرو نظامی جهت اعزام به سوریه به تهران منتقل شده‌اند"(5) و این اول داستان است.
سو استفاده از فقر مردم که شاخصه ثابت استان سیستان و بلوچستان در طول 37 سال عمر جمهوری اسلامی است(6) و اعزام جوانان فقیر و بیکار آن هنگامی که افرادی ذاتا غیر نظامی هستند و هیچ گونه قرار داد نظامی و امنیتی با هیچ یک از ارگان های رسمی کشور ندارند و فقط همچون سرباز های قرار دادی(7) مدتی را در تهران اموزش دیده و در سوریه در ازای مبلغ خاصی می جنگند، بیانگر صفحه جدیدی از تاریخ این استان است.
آنجایی که نه تنها اقدامی اساسی برای رفع محرومیت در این استان نمی شود بلکه حتی جوانان بیکار آن، کارمند و یا نیروهای رسمی ارگان های نظامی کشور محسوب نمی شوند و فقط از انان به صورت پیمانکاری استفاده میشود.
در اصطلاحات جنگی به این سربازان، مزدور می گویند. کسانی که خارج از انگیزه های ملی یا میهنی برای دریافت مبلغی به صورت پیمانکاری ابزار نهاد های نظامی دیگر میشوند.(8)
و البته این اقدام سپاه تله ی فقر است.(9)
در علم اقتصاد، تله فقر به هر عملی می گویند که در ظاهر فقر را می کاهد اما در واقع بدان می افزاید.
فرستادن نیروهای غیر نظامی به جهنم سوریه جایی که حتی فرماندهان سپاه از آن جان سالم به در نمی برند،عملا هر جوان بلوچ را به کشتن میدهد. و این کشتن محدد به نابود شدن فیزیکی جسم آنان نیست. بلکه نابود شدن نیروی کار، بی سرپرست شدن خانواده ی آن ها و در نتیجه توسعه ی فقر محیطی است.
.......
انعام دهواری