Tuesday, 30 June 2015
Monday, 29 June 2015
Sunday, 28 June 2015
Saturday, 27 June 2015
مولانا عبدالحمید: تجارت مواد مخدر تهدیدی برای جامعه بشریت است ویژگی
ﻣﻮﻻﻧﺎ ﻋﺒﺪﺍﻟﺤﻤﯿﺪ ﺩﺭ سخنرانی روز جمعه 5 تیر، ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﺼﻮﺹ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ: ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺸﺮﯾﺖ ﺑﻪ ﻣﻀﺮّ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﻥ ﭘﯽ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺗﻔﺎﻕﻧﻈﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺮ ﺣﺮﻣﺖ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﺩﺍﺭﻧﺪ . ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻄﺮﻧﺎﮎ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺸﺮﯾﺖ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺑﻪﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽﺭﻭﺩ .
مولانا عبدالحمید حمله به مسجد شیعیان در کویت را محکوم کردند ویژ
مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان طی پیامی حمله تروریستی به مسجد شیعیان کویت را محکوم کردند.
حمله انتحاری به مسجد «امام صادق» در کویت، که روز جمعه 5 تیرماه 94 اتفاق افتاد، منجر به کشته و زخمی شدن بیش از 200 تن شد. مولانا عبدالحمید مدیر دارالعلوم مکی زاهدان این حمله را «جنایتی بزرگ» دانستند و آن را به شدت محکوم کردند.
متن پیام ایشان بدین شرح است:
بسماللهالرحمن الرحیم
متاسفانه یک بار دیگر افراطگرایی و جهالت افراد تندرو قربانی گرفت و طی یک اقدام تروریستی تعدادی از برادران شیعۀ ما در کویت به شهادت رسیدند.
تاسفبرانگیزتر آنکه این اقدام کور در مسجد که محلی امن برای عبادت پروردگار بوده و در شریعت اسلام از حرمت ویژهای برخوردار است، انجام گرفت.
بنده بارها تاکید کردهام که حمله به اماکن مذهبی، بالاخص مساجد از نگاه شریعت اسلام کاملا مردود بوده و از نظر عرفی و عقلی جنایت بزرگی محسوب میشود.
اینجانب این حمله تروریستی را با شدت تمام محکوم میکنم و برای شهدای این حادثه رفع درجات و برای خانوادههای آنان صبر و اجر فراوان را از بارگاه الهی مسئلت دارم.
تحصن اهالی روستاهای توابع قصرقند بخاطر کمبود شدید آب شرب ویژگی
اهالی روستاهای دزبن، حاجی آباد و چندوکان شهرستان قصرقند بعد از نماز جمعه بخاطر کمبود شدید آب شرب دست به تحصن و تجمع مسالمت آمیز یک ساعته زدند.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ به نقل از بلوچ پرس، اهالی روستاهای دزبن، حاجی آباد و چندوکان بخش ساربوک شهرستان قصرقند بعد از نماز جمعه بخاطر کمبود شدید آب شرب که چندین سال است لاینحل مانده با حمل پلاکارد (ما تشنه ایم آب می خواهیم و آب سالم زندگی سالم ) دست به تحصن و تجمع مسالمت آمیز یک ساعته زدند.
روستاهای نامبرده جمعیتی بالغ بر چهار هزار و پانصد نفر جمعیت دارند و از روستاهای پرجمعیت و وسیع شهرستان قصرقند می باشند و مردم آن از آب های راکد و ناسالم برای شرب استفاده می کنند بطوریکه در ماه های اخیر بیشترین گزارش اسهال و مریضی های کلیوی به خاطر مصرف آب های غیر بهداشتی و ناسالم و شور شده است.
در پایان این تجمع با قرائت رنج نامه ای از طرف اهالی روستاهای دزبن، حاجی آباد و چندوکان و گلایه از مسئولین، خواستار توجه و حل اساسی این مشکل شدند.
سه ماه حقوق کارگران بافت بلوچ پرداخت نشده است ویژگی
شماری از کارگران کارخانه بافت بلوچ ایرانشهر از پرداخت نشدن سه ماه حقوق خود در سالجاری گلایه دارند.
کارگران کارخانه بافت بلوچ در گفت و گو با خبرنگار ایرنا از پرداخت نشدن حقوق خود در سالجاری از سوی این کارخانه گلایه کردند و گفتند: امسال نه عیدی، نه پاداش و نه حقوقی دریافت کرده اند و برای گذران زندگی با مشکلات زیادی رو به رو هستند.
دین محمد پاسدار یکی از کارگران بافت بلوچ ایرانشهر که 23 سال سابقه کار دارد گفت: سه ماه است که حقوق نگرفته ایم و لیست بیمه کارگران از دی ماه سال 93 تاکنون به تامین اجتماعی ارائه نشده به طوریکه دفترچه های کارگران تمدید یا تعویض نمی شود.
وی گفت: کارگرانی که از دی ماه سال 93 بازنشسته شده اند تاکنون هیچ گونه مستمری دریافت نکرده اند.
یکی دیگر از کارگران کارخانه گفت: با توجه به اینکه در ماه رمضان قرار داریم مسوولان باید چاره ای بیاندیشند که ما شرمنده زن و بچه هایمان نشویم.
یکی از اعضای هیات مدیره کارخانه که نخواست نامش فاش شود گفت: این کارخانه هم اینک حدود 20 میلیارد ریال به کارگران و تامین اجتماعی بدهکار است.
وی افزود: ما تنها از طریق مکاتبه مشکلات را به مدیران منتقل می کنیم، کارخانه 190 نفر نیرو دارد که با مشکلات معیشتی رو به رو هستند.
معاون استاندار سیستان و بلوچستان و فرماندار شهرستان ویژه ایرانشهر نیز با تایید پرداخت نشدن حقوق سه ماهه و عیدی کارگران بافت بلوچ گفت: با جدیت پیگیر پرداخت حق و حقوق این کارگران هستیم.
نبی بخش داوودی افزود: مکاتبات زیادی با تهران شده به طوری که استاندار سیستان و بلوچستان و نماینده مردم ایرانشهر در مجلس نیز پیگیر حل این معضل هستند.
وی بیان کرد: اواخر سال 93 کارخانه بافت بلوچ ایرانشهر از لیست واگذاری به سامانه خصوصی سازی خارج شده و تحت حمایت دولت قرار گرفته است.
وی اظهار داشت: با پیگیری ها و مکاتبات صورت گرفته موضوع پرداخت حقوق کارگران و دفترچه های تامین اجتماعی آنان به زودی حل می شود.
فرماندار ایرانشهر افزود: با توجه به تاکیدات رهبر معظم انقلاب و حمایت دولت به زودی شاهد توسعه و احیای این واحد نساجی در منطقه خواهیم بود.
کارخانه بافت بلوچ از 36 سال قبل با هدف اشتغالزایی در شهرستان ایرانشهر ایجاد شد به طوری که در سالهای نخست فعالیت افزون بر دو هزار و 500 نفر در آن مشغول به کار بودند.
ورود پارچه های ارزان قیمت از کشورهای همسایه سبب کاهش فعالیت کارخانه بافت بلوچ ایرانشهر شد بطوریکه رفته رفته کارگران آن اخراج و بیکار شدند.
با توجه به آتش سوزی سال 87 که منجر به تخریب خط ریسندگی و مشکلات فراوان برای این کارخانه شد هم اینک تنها 200 نفر در بخش رنگریزی آن مشغول به فعالیت هستند.
بر اساس اصل 44 قانون اساسی واحدهایی که کمتر از 2 هزار نفر نیرو دارند باید به بخش خصوصی واگذار شوند، اما با پیگیری های استاندار سیستان و بلوچستان این کارخانه از لیست واگذاری خارج و تحت حمایت دولت قرار گرفته است.
کارخانجات فراگیر بافت بلوچ که زمانی در ردیف بزرگترین کارخانه های پارچه بافی کشور قرار داشت، رونق خاصی به ایرانشهر بخشیده بود اما رفته رفته در حال تبدیل شدن به مخروبه بود که با وارد شدن بخش دولتی امید آن می رود این کارخانه مجددا رونق گذشته را بازیابد.
شهرستان ایرانشهر در جنوب استان سیستان و بلوچستان دارای جوانترین جمعیت کشور است، این شهرستان از توانمندی زیادی در بخش کشاورزی و صنعتی برخوردار است و به سبب قرار گرفتن در مسیر شاهراه ترانزیتی چابهار- زاهدان- میلک و چابهار - کرمان دارای جایگاه ویژه ای است.
وزارت اطلاعات به خانواده ملک محمد آبادیان: شما کسی ندارید که از شما حمایت کند! ویژگی
کمپین فعالین بلوچ- وزارت اطلاعات در تهیدد ضمنی به خانواده ملک محمد آبادیان -که پس از نقض احکام صادره توسط دیوان عالی کشور و ازادی مولوی نقشبندی خواستار آزادی پدر خود بودند- گفته: اگر هم بخواهیم آزادشان کنیم سند 5 میلیاردی می خواهیم شما که کسی ندارید از شما حمایت کند مولوی نقشبندی بخاطر اینکه امام جمعه بود حمایت کننده داشت ولی شما که نمی توانید تهیه کنید.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ نسرین آبادیان دختر ملک محمد ابادیان در تماس به گزارشگر کمپین از وضعیت بد خانواده خود پس از بازداشت پدر و برادرانش و تعلل کردن در رسیدگی به وضعیت این زندانیان خبر داده است.
وی گفت: بخاطر نبود پدر و برادران و نداشتن سر پرست مرد در خانواده ما با مشکلات خیلی زیادی رو به رو شدیم، همه زندگی ما بهم ریخته، بیماری خودم یه طرف بیماری خواهرم یه طرف.
وی در توضیح بیشتر گفت: خواهر 10 ساله ام فاطمه، چند مدته که بخاطر یرقان شدید کبدش خراب شده و حال جسمانیش خراب است و ما کسی نداریم به وضعیتش رسیدگی کند چون هم پدرم و هم برادرانم در زندان هستند و ما کسی نداریم که نه خرج و مخارج معالجه و نه رفت و آمد برای بردن پیش یک متخصص خارج از استان را انجام دهد کاری از دست ما برنمیاد و خانواده ما از دیدنش در این وضعیت زجر می بینند. هر روز خواهرم کوچکم گریه می کند و بهانه پدرش را می گیرد و مریضی هم خیلی ضعیفش کرده است اما پدر و سرپرستی نیست که اونو ببره دکتر و رسیدگی کنه.
وی افزود: با وجود نقض حکم پدرم در دیوان عالی کشور و وعده های همیشگی آزادی پدرم که توسط مسئولان داده می شود و هیچ خبری از آزادی نیست و ما در چنین شرایط بدی هستیم باید چکار کنیم؟! تکلیف ما بعد از گذشت سه سال چیه؟ چقدر دیگه باید زجر بکشیم؟
خانم آبادیان در ادامه گفت: قبل از ماه رمضان برادر کوچیکم برای پیگیری وضعیت پدر و برادرانم رفتند هم دادستان محمد مرزیه و هم نماینده رهبری سلیمانی گفتند که ما هر چه زودتر برای آزادی آنها اقدام می کنیم اما این حر ف هم دروغ از آب در آمد و وقتی برادرم رفته به وزارت اطلاعات آنها گفتند که ما در این سه چهار سال به نتایج دیگری رسیدیم و دلایل دیگری پیدا کردیم که جرمشان را اثبات می کند اما در جواب برادرم که گفته "پس چرا دلایل را ارائه نمی کنید" هیچ جوابی ندادند و باز هم به تهدید گفتند اگر هم آزادش کنیم سند 5 میلیاردی می خواهیم شما که نمی توانید تهیه کنید کسی نیست که از شما حمایت کند، شما کمپینی ندارید که از شما حمایت کند اگر مولوی نقشبندی توانسته این سند را تهیه کند چون جایگاه اجتماعی داشته و آشنا داشته و برایش تهیه کردند برای شما که کسی نمی آید سند 5 میلیاردی بگذارد.
وی در پایان از کلیه علما، مردم و نهادهای حقوق بشری خواست به وضعیت پدر و برادر وی توجه کنند و برای آزادی آنها تلاش کنند.
گفتنی است ملک محمد آبادیان ، و سه فرزندش به نام های هادی آبادیان، جواد آبادیان و عبدالله آبادیان اسفند ماه سال 90 به اتهام ترور مولوی جنگی زهی به همراه مولوی فتحی محمد نقشبندی و فرزندش عبدالغفار نقشبنید بازداشت شدند و پس از مدتی حکم اعدام برای وی و یکی از فرزندانش صادر شد اما دیوان عالی کشور رای به نقض حکم صادره داد و پس از مدتی مولوی نقشبندی که از سوی وزارت اطلاعات به عنوان متهم اصلی معرفی می شد با وجود تبرئه با سند 5 میلیارد تومانی آزاد شد اما دیگر هم پرونده ای ها همچنان در بازداشت به سر می برند و وزارت اطلاعات همچنان از آزاد کردن آنها سر باز زده و به بهانه های مختلف تعلل می کند.
ممنون میشوم قبل از اینکه عجولانه قضاوت کنید متن را تا انتها بخوانید و با واقعیتهای اطرافتان مقایسه کنید
خداکجاست؟؟؟
سوالیکه دیشب پرسیدم وشمالطف کردیدوجواب من رادادید
ایا واقعا اکثرشما اعتقادداریدکه خدا ازرگ گردن ب شمانزدیکتراست؟؟؟آیاواقعابیشتر شما حس میکنید و معتقیدخدا همه جاهست؟درقلب ما؟در هرنعمتی که به ماداده؟درهرلحظه و هرجاکه باشیم؟
پس چرا برای اوخانه میسازید!؟؟؟اورا درچهاردیواری میبینیدکه قبلا باهدف والای وحدت مسلمانان ساخته شده بوداما اکنون تنها و تنها عنوانیکه دارد صندوق درآمدساکنان ان کشور است.
اسلام دین عدالت است دین پاسداری از حق مظلوم در برابر ظالم
اما مسلمانان ۲۰۱۵تنهاکاری که نمیکنن این است....
ابراهیم انجا رابناکردکه جایگاه وحدت مسلمانان بشود وبادیدن همدیگر وشکوه تجمع سایرمسلمانان به عظمت دینشان پی ببرند
ولی افسوس
افسوس که برادر دینی مسلمانان ازفرزندان خودشرمگین است که نتوانست غذایی برای انها فراهم کند
ولی صاحب کارخانه از حج برگشته و پسماند ولیمه حج رفتنش خوراک سگ و گربه های ۷۰ابادی شده
کمی فکرکنیم
به خدا که خود خدا هم راضی نیست شما میلیونها پول خرج کنید که به مکه بروید و سنگ به مجسمه ای سنگی بزنید
ولی حتی درکشورخود از حال همسایه ات خبر نداشته باشی
خدا در کف دست پیرمردیست که دم صندوق صدقات ساز میزد و نگاه مستمندش را به آن میدوخت
خدا پشت در خانه ی یتیمیست که ازگرسنگی خوابش نمیبرد
خدا همه جاهست خدا وجدان ماست
خدانگاه مهربان ماست
خدا قلب بخشنده ی ماست
خدا در میان دعاهای ضعیفان است
کمی هوشیارانه به اطرافمان نگاه کنیم
خدا دور نیست
جایی نروید
فرهنگ ما تاریخ ما وطن ما زخمی افکاریست که ما لجوجانه آنرامقدس میدانیم درحالیکه مقدس ترازاشک یتیم خدا چیزی نیافریده
برو طواف دلی کن که کعبه از سنگ است
که این خلیل ساخت و ان خدای خلیل
سوالیکه دیشب پرسیدم وشمالطف کردیدوجواب من رادادید
ایا واقعا اکثرشما اعتقادداریدکه خدا ازرگ گردن ب شمانزدیکتراست؟؟؟آیاواقعابیشتر شما حس میکنید و معتقیدخدا همه جاهست؟درقلب ما؟در هرنعمتی که به ماداده؟درهرلحظه و هرجاکه باشیم؟
پس چرا برای اوخانه میسازید!؟؟؟اورا درچهاردیواری میبینیدکه قبلا باهدف والای وحدت مسلمانان ساخته شده بوداما اکنون تنها و تنها عنوانیکه دارد صندوق درآمدساکنان ان کشور است.
اسلام دین عدالت است دین پاسداری از حق مظلوم در برابر ظالم
اما مسلمانان ۲۰۱۵تنهاکاری که نمیکنن این است....
ابراهیم انجا رابناکردکه جایگاه وحدت مسلمانان بشود وبادیدن همدیگر وشکوه تجمع سایرمسلمانان به عظمت دینشان پی ببرند
ولی افسوس
افسوس که برادر دینی مسلمانان ازفرزندان خودشرمگین است که نتوانست غذایی برای انها فراهم کند
ولی صاحب کارخانه از حج برگشته و پسماند ولیمه حج رفتنش خوراک سگ و گربه های ۷۰ابادی شده
کمی فکرکنیم
به خدا که خود خدا هم راضی نیست شما میلیونها پول خرج کنید که به مکه بروید و سنگ به مجسمه ای سنگی بزنید
ولی حتی درکشورخود از حال همسایه ات خبر نداشته باشی
خدا در کف دست پیرمردیست که دم صندوق صدقات ساز میزد و نگاه مستمندش را به آن میدوخت
خدا پشت در خانه ی یتیمیست که ازگرسنگی خوابش نمیبرد
خدا همه جاهست خدا وجدان ماست
خدانگاه مهربان ماست
خدا قلب بخشنده ی ماست
خدا در میان دعاهای ضعیفان است
کمی هوشیارانه به اطرافمان نگاه کنیم
خدا دور نیست
جایی نروید
فرهنگ ما تاریخ ما وطن ما زخمی افکاریست که ما لجوجانه آنرامقدس میدانیم درحالیکه مقدس ترازاشک یتیم خدا چیزی نیافریده
برو طواف دلی کن که کعبه از سنگ است
که این خلیل ساخت و ان خدای خلیل
Friday, 26 June 2015
داعش، شیعیان را در مراکز دینیشان آماج حملاتِ تروریستی قرار میدهد. میلیونها سَلَفی از شمال آفریقا تا شرق آسیا شیعیان را نامسلمان میدانند و خون آنان را مباح میشمارند و در نتیجه کار داعشیان را عبادت میانگارند و تطهیر زمین از کافران.
دهه یا دهههای آینده، تنشهای فرقهای در جهان اسلام امکانِ شدیدتر شدن مییابد.
بسیاری از حکومتهای عربی، جمهوری اسلامی را در عمل همدست داعش میدانند و باور دارند که هر دو از شعلهور شدن آتش نزاعهای فرقهای سود میبرند و از آن برای گستردن و افزودن نفوذ و مداخلههای خود در کشورهای دیگر بهره میگیرند.
از این سو، مقامات جمهوری اسلامی جدال شیعه و سنّی را طرحی استعماری میدانند و نیز داعش را دستساختهی آمریکا و اسرائیل.
هر حکومتی فراخور موقعیت و سیاستِ خود روایتی از خشونتهای فرقهای میسازد و در متقاعدکردن دیگران به آن میکوشد. اما تلاش هر قدرتی را برای فرونشاندن این آتش در عمل باید اندازه گرفت.
اگر جمهوری اسلامی میخواهد به مردم منطقه و جهان ثابت کند که آنچه حکومتهای عربی دربارهی تمایل ایران به تشدید خشونتهای فرقهای میگویند، ناروا و ناراست است میتواند به شیوههای گوناگون ادعای خود را اثبات کند.
شاید مهمترین، شدنیترین و آسانتر شیوهی اثبات آن ادعا، دادن آزادی کامل به شهروندان ایرانی اهل تسنن باشد، برای اجرای مراسم دینی خود در هر جایی که میخواهند؛ و از جمله آنها را از ساخت مسجد در شهر تهران بازندارد. همچنین، تبعیضهای حقوقی و اجتماعی علیه شهروند سنّی را از میان ببرد و به دستگاهِ روحانیّت شیعه در قم و مشهد و اصفهان فشار بیاورد که به تبلیغاتِ ضدسنّی پایان دهند و از دستیابی شهروندان سنّی مذهب به مناصب اداری و سیاسی جلوگیری نکنند. در نتیجه، اگر مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفت نمایندهای سنّی را عضو هیأت رییسه کند یا رییس جمهوری سنّی مذهبی را وزیر کابینه خود برگزیند، کفنپوشان و وااسلاماگویان روانهی خیابان نشوند. هیچ کس به اندازهی شهروندانِ سنّیمذهب ایران نمیتواند گواه نوع نگرش و رویکرد جمهوری اسلامی به رویارویی شیعه-سنّی باشد.
اهداف و استراتژی در رابطه جمهوری اسلامی با طالبان
١۷ سال پس ازکشته شدن ۷ تن از پاسدارـ دیپلماتهای کنسولگری جمهوری اسلامی در مزارشریف در جریان تصرف شهر و رو در رویی جمهوری اسلامی ایران و طالبان افغانستان در کشاکش رقابتهای منطقه، سپس همراهی و همکاری بی چون و چرای جمهوری اسلامی بعنوان مهمترین حامی ائتلاف مخالفان طالبان، با نیروهای نظامی و امنیتی امریکا و متحدینش برای ساقط کردن طالبان، پس از یک دوره طولانی پر تشنج میان این دو نیروی فوق ارتجاعی در منطقه، تغییر تناسب قوا و سیر شتابنده حوادث سیاسی، جمهوری اسلامی ایران و طالبان افغانستان را از مصاف با یکدیگر به همکاری و همفکری و روابط حسنه وا داشته است.
تا جایی که سخن از بازگشایی علنی دفتر طالبان در تهران میشود. ظرفیتهای مشترک خطرناک تروریستی، تشابه ارتجاعی طرفین ضرب در منافع و نیازهای مشترک استراتژبک حاصل از تحولات ژئوپولتیک، تهدید حضور داعش و نیرو گرفتن آن در افغانستان و جلب بدنه ناراضی طالبان به خود، موقعیت طالبان را نیز دستخوش تلاطم جدی کرده است.
جمهوری اسلامی بعنوان یکی از بازیگران سیاسی در افغانستان بر متن شرایط مشابهی به نزدیکی و همکاری با طالبان افغانستان نیازمند است.
مروری فشرده به روابط جمهوری اسلامی و طالبان افغانستان
حدودا دو سال پیش دیلی تلگراف در گزارشی اعلام کرد که دفتر غیر علنی طالبان در زابل زیر نظر حفاظت سپاه قدس شروع بکار کرده است. آموزش و مسلح کردن بخشی از نیروهای ویژه طالبان نیز در پایگاههای سرّی همین نیرو آغاز شده است. جمهوری اسلامی این خبر را تکذیب، اما طالبان در قبال انتشار آن سکوت کرد.
پس از مدتی بخشی از شنودهای جاسوسی که بدست دیلی تلگراف نیز رسیده و یا در اختیارش گذاشته بودند تا منتشر کند پرده از روابط گسترده نیروهای طالبان و سپاه قدس برداشت.
در خرداد ماه ١٣۹۲ سخنگوی طالبان، “قاری محمد یوسف احمدی”، در گفتگوی از پیش تدارک دیده شده ای با خبرگزاری اسلامی “افغان” که در پاکستان مستقر است، اعلام کرد که نمایندگان دفتر سیاسی طالبان در قطر به جمهوری اسلامی ایران سفر کرده اند. پس از علنی کردن این روابط توسط طالبان، خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسدارن چنین نوشت: “در نشست بیداری اسلامی در تهران، محمدالله نعمانی وزیر تحصیلات عالی طالبان و شمس الدین پهلوان والی قبلی میدان وردک در زمان حکومت طالبان حضور داشته اند”. اما وزرات امور خارجه جمهوری اسلامی اظهار بی اطلاعی و همچنان رابطه با طالبان را تکذیب کرد.
پس از علنی شدن روابط گسترده سپاه قدس با طالبان افغانستان و ملاقاتهای پی در پی، سفر یک هیئت سیاسی بلند پایه از طالبان افغانستان از قطر به تهران، به رهبری “طیب آغا” رئیس دفتر سیاسی طالبان که وظیفه آن پیشبرد اهداف سیاسی طالبان با هدف گسترش ارتباطات دیپلماتیک با دولتها است، در ۲۸ اردیبهشت ماه به تهران سفر کردند. “طیب آغا” رئیس دفتر، مترجم مخصوص، معاون مطبوعاتی و نزدیکترین شخصیت سیاسی به ملا عمر رهبر طالبان افغانستان است.
هیئت سیاسی طالبان افغانستان، به بهانه و تحت لوای شرکت در “کنفرانس بینالمللی بیداری اسلامی” دو بار دیگر نیز جهت انجام ملاقاتهای رسمی با مقامات امنیتی جمهوری اسلامی ایران به تهران سفر کرده بودند.
بدنبال این سفر، روزنامه والاستریت ژورنال، روز پنجشنبه ۲١ خرداد ،١٣۹۴ در گزارش جداگانه ای فاش کرد که جمهوری اسلامی ایران به پشتیبانی مالی و نظامی و آموزش نیروهای طالبان افغانستان مشغول است و به نقل از فردی به نام “عبدالله” از فرماندهان طالبان که جمهوری اسلامی ایران به او ماهیانه ۵۸۰ دلار حقوق میدهد نوشت: “او میگوید که هر زمان به تفنگ و مهمات نیاز داشته از ایران خواسته آن را تامین کند”.
جمهوری اسلامی و طالبان از هم چه میخواهند؟
جمهوری اسلامی ایران در مرزهای شرقی خود پیوسته دچار نا امنی بوده است. نسبت به فعالیت و حضور دهها جریان اسلامی تروریستی رقیب که سرنخ فعالیتشان در دست سازمان امنیت پاکستان و یا سازمان امنیت کشوریهایی نظیر قطر و عربستان سعودی است بشدت نگران است. از سویی گسترش نفوذ سیاسی در افغانستان همواره مورد توجه دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی بوده است. ضعف و بی ثباتی دولت مرکزی در افغانستان امکانات حضور امنیتی و سیاسی جمهوری اسلامی را تا حدودی تسهیل میکند، تا بدانجا که بتواند بعنوان یکی از بازیگران سیاسی در افغانستان ایفای نقش کند و بر نفوذ امنیتی و سیاسی خود بیفزاید. از سوی دیگر گسترش حوزه عملیاتی داعش و نیرو گرفتن در جوار مرزهای شرقی، نگرانی جمهوری اسلامی را نسبت به از دست دادن کنترل خود در این منطقه، تشدید کرده است.
ناتوانی دولت مرکزی افغانستان در به عقب راندن و شکست قطعی و کوتاه کردن دست طالبان، سبب تغییر تناسب قوا به نفع طالبان گردیده است. تلاش امریکا و دولت افغانستان این بار جهت رسیدن به توافق با طالبان و تقسیم بخشی از قدرت با آنان، مذاکره و پذیرفتن برخی شرایط آنان، رضایت به ایجاد دفتر دولت امارت اسلامی و استقرار هیئتی از دفتر سیاسی طالبان در قطر، بازگذاشتن دست آنان در اجرای احکام شریعت بعنوان رسمیت دادن به قدرت دوفاکتوی آنان در بسیاری از مناطق، موقعیت طالبان را در موازنه قدرت فعلی به درجه ای تغییر داده است.
برای جمهوری اسلامی تامین تسلیحاتی و تدارکاتی مورد نیاز طالبان، بخشی از نزدیکی استراتژیک به این گروه تروریستی، در رقابتهای شدید منطقه ای، ایجاد حسن رابطه و بخدمت گرفتن و استفاده از ظرفیتهای تروریستی و ارتجاعی آن، دور کردن این گروه از القاعده و قدرتهای منطقه ای نظیر عربستان و قطر، نزدیک کردن آن با منافع سیاسی خود در منطقه، بیشتر از هر وقت دیگر، مورد توجه جمهوری اسلامی ایران است.
از سویی ایجاد ناامنی داخلی و بی ثبات کردن موقعیت نظامی و امنیتی برای نیروهای نظامی امریکا در افغانستان یک برگ برنده برای جمهوری اسلامی محسوب می شود.
به این وضعیت باید تشکیل نیروی ائتلاف به رهبری عربستان و اعلام هم جهتی علنی اشرف غنی ـ عبدالله وحتی گلبدین حکمتیار بدنبال منازعات یمن که جمهوری اسلامی رسما یکطرف آن محسوب میشود، را نیز افزود.
در عین حال طالبان افغانستان هر درجه از گسترش روابط دیپلماتیک خود را بخشی از رسمیت بخشیدن خود در منطقه میداند. به هر درجه که داعش در منطقه اعمال نفوذ بیشتری بیابد، طالبان بعنوان یک نیروی آلترناتیو ارتجاعی میتواند بعنوان وسیله ای برای کمک به اهداف سیاسی امریکا، دولت مرکزی افغانستان و جمهوری اسلامی مورد توجه قرار بگیرد.
خصوصیات مشترک ایدئولوژیک و فوق ارتجاعی طالبان و جمهوری اسلامی طبعا راه را برای این نزدیکی و تعامل استراتژیک هموارتر خواهد کرد. نباید فراموش کرد که به هر درجه که طالبان بعنوان یک جریان تروریستی اسلامی در افغانستان بتواند نیروهای سیاسی مترقی و سکولار را به عقب برانند و قدرت اعتراض اجتماعی آنان را تضعیف کنند، جمهوری اسلامی خود را با آنان هم جهت تر می یابد و با خیال آسوده تری به گسترش دامنه نفوذ سیاسی ارتجاعی خود در افغانستان ادامه خواهد داد.
امضای تفاهم نامه سازمان امنیت پاکستان و افغانستان میتواند به تضعیف طالبان و از دست دادن منابع و امکاناتی که پیوسته از طریق (I.S.I) در اختیار آنان قرار میگرفت بینجامد. بنابراین دست و پا کردن پشت جبهه و منبعی جهت تامین بقای سیاسی ـ نظامی برای طالبان حیاتی تر از هر وقت دیگر خواهد بود.
به این وضعیت باید منفعت مشترک جدی تر طالبان افغانستان و جمهوری اسلامی از نگرانی و هراس هر دو از گسترش دامنه نفوذ داعش در منطقه را هم افزود. این وحشت هر دو را بیش از پیش به هم نزدیک کرده است.
جمهوری اسلامی روی انبار باروت نشسته است.
همه محاسبات ارتجاعی و تروریستی و دیپلماسی خونینی که توسط جمهوری اسلامی و طالبان و هر نیروی تروریستی دیگر صورت می گیرد در برآمد اعتراضات رو به گسترش مردم در ایران، یک شبه دود خواهد شد و به کوتاه کردن دست همه جریانات ارتجاعی ـ تروریستی از زندگی مردم خواهد انجامید.
جمهوری اسلامی بعنوان یکی از آتش بیاران منطقه، علیرغم همه تلاشهای فوق ارتجاعی و پتانسیل خطرناک تروریستی خود، در داخل کشور با موجی از نارضایتی و نفرت از خود و قوانین اسلامی اش روبرو است. شکستهای پیاپی سیاستهای ضد مردمی جمهوری اسلامی و موقعیت شکننده اش در مقابله با موج اعتراضات مردمی پاشنه آشیل جمهوری اسلامی است.
میلیونها مردمی که زیر بار اعمال فقر تحمیلی و فشار و سرکوب سیاسی قرار گرفته اند، با سرنگون کردن جمهوری اسلامی همه طرفندهای سیاسی کثیف آنرا برای همیشه خنثی خواهند کرد. بخش وسیعی از نیروهای تروریستی اسلامی درمنطقه بکلی از میان برچیده خواهند شد.
گزارشهای از حمله جیش العدل به نیروهای سپاه ویژگی
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، شامگاه پنجشنبه درگیری های در منطقه آسکان و کوهک سراوان گزارش شده است ساکنان محل از صدای تیراندازی شدید و درگیری مسلحانه خبر داده اند.
در همین زمینه جیش العدل یک گروه متشکل از شبه نظامیان مسلح مخالف حکومت در وبلاگ خود نوشته است که طی "دو عملیات" حمله به "خودروهای وابسته به نیروهای قدس سپاه" و حمله به "دو برجک در همان منطقه" 16 نفر را که بنا بر این بیانیه از "نیروهای وابسته به سپاه" بوده اند کشته است.
از سوی دیگر خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران روز جمعه 5 تیر در خبری از "عقب راندن تروریست ها" خبر داده که به گفته این سایت به "نیروهای بسیج مردمی متشکل از طوائف اهل سنت منطقه" حمله کرده بودند.
این خبرگزاری در ادامه نوشته است که در اثر "ایستادگی بسیج مردمی" "4 نفر از گروهک تروریستی کشته و تعدادی زخمی شده اند". گروه جیش العدل در بیانیه خود اما این "عملیات" را "موفقیت آمیز" و بدون "تلفات" عنوان کرده است.
در سالهای اخیر گروه های مسلح مخالف دولت بارها به پاسگاه های مرزی و نیروهای سپاه حمله کرده اند این گروه هدف این حملات را بازپسگیری حق اهل سنت بلوچ و خودمختاری بلوچها که از حقوق خود محروم مانده اند عنوان می کند.
در چند ماه گذشته اما گویا این گروه تلفاتی را نیز متحمل شده است که ابتدا با کشته شدن عبدالرئوف ریگی برادر عبدالمالک ریگی و رئیس گروه جیش النصر آغاز و سپس سعید ترکمان زهی سخنگوی این گروه نیز کشته شد.
همچنین تعدادی از اعضای این گروه در یک خانه تیمی در شهر سراوان پس از کشف خانه توسط ماموران سپاه مورد حمله قرار گرفت و تعدادی از نیروهای موجود در محل کشته و زخمی شدند.
افشای زمینخواری در دولت دهم
شرق: هر کجا سخن از تخلف به میان میآید، گویا باید منتظر ردپایی از بزرگان دولت نهم و دهم بود. اینبار هم در پرونده زمینخواری نشانه هایی از تخلفات یکی از وزرای دولت دهم دیده میشود. رئیس سازمان امور اراضی درباره پروندههای تخلف پدیده شاندیز، دستگاهها و ادارات دولتی، صداوسیما، یکی از وزیران دولت دهم و یک چهره ورزشی در زمینه زمینخواری و تغییر غیرقانونی کاربری اراضی توضیحات مفصلی ارائه کرد. قباد افشار به مناسبت افتتاح سامانه ١٣١ یگان حفاظت از اراضی کشور اظهار کرد: سال گذشته حدود ١۵هزار پرونده تغییر کاربری غیرمجاز در کشور تشکیل و به محاکم قضائی ارسال شد که حدود هشتهزارهکتار را شامل میشد و از این میزان حدود ٧٠درصد (پنج هزار هکتار) تعیینتکلیف و برای آنها حکم قضائی صادر شد که این خود سرعت برخورد با زمینخواری و تغییر غیرمجاز کاربری اراضی کشاورزی را نشان میدهد.
دورزدن قانون با کمک طرح هادی روستایی!
به گزارش ایسنا، وی با بیان اینکه در تعطیلات نوروز امسال حدود سههزار پرونده تخلف در زمینه تغییر غیرمجاز کاربری اراضی کشاورزی تشکیل شد، گفت: یکی از شگردهای متخلفان برای تغییر کاربری اراضی کشاورزی، استفاده از طرحهای هادی روستایی است؛ بهگونهای که زمینی را در حاشیه شهر یا روستا انتخاب میکنند و با الحاق آن به منطقه شهری یا روستایی قانون را دور میزنند و به نام قانون تغییر غیرمجاز کاربری اراضی کشاورزی را رقم میزنند، اما در این زمینه برای جلوگیری از این تخلف تفاهمنامهای با بنیاد مسکن امضا و نتیجه این شد که الحاق جدید به روستاها به صفر رسید.
رئیس سازمان امور اراضی ادامه داد: جلوگیری از الحاق اراضی جدید به روستاها ارتباطی با ساختوساز روستاییان در محل سکونتشان ندارد، چراکه آنها و فرزندانشان میتوانند در محدوده قانون اجازه ساختوساز داشته باشند.
زمینخواری در دولت گذشته به نام قانون
افشار گفت: در دولت گذشته بسیاری از تغییر کاربریهای اراضی بهویژه در شمال کشور با الحاق شالیزارها به بافت روستا انجام میشد تا مثلا به نام دستگاههای دولتی، مجتمعهای رفاهی ساخته شود یا اینکه این دستگاههای دولتی به افراد حقیقی یا حقوقی مجوز ساختوساز بدهند و درواقع با دورزدن قانون تغییر کاربریهای بسیاری از طریق این شگرد انجام میشد. وی اظهار کرد: تخلفات دستگاههای دولتی در زمینه تغییر غیرمجاز کاربری اراضی کشاورزی در سازمان امور اراضی مورد بررسی قرار گرفت که تاکنون ١٧٧ مورد تخلف به مراجع قضائی معرفی شده است.
هنوز حکم نهایی برای پدیده شاندیز صادر نشده است
وی اعلام کرد: وزارت جهاد کشاورزی بهعنوان اولین شاکی پدیده شاندیز در سال ١٣٩٠ نسبت به صاحبان این شرکت اعلام جرم کرد، چراکه ۴١ هکتار از اراضی پدیده شاندیز به صورت غیرمجاز مورد تغییر کاربری و ساختوساز غیرمجاز قرار گرفته است. رئیس سازمان امور اراضی ادامه داد: در همان روزهای نخست اعلام جرم وزارت جهاد کشاورزی علیه پدیده شاندیز، شهردار شهر شاندیز گزارشات خلافواقعی در این زمینه ارائه کرد که سبب نقصهایی در روند بررسی این پرونده در دستگاه قضائی شد، اما پس از آن با پیگیریهای صورتگرفته تخلف مسئولان پدیده شاندیز در تغییر غیرمجاز کاربری این اراضی مشخص شد و این پرونده در دستگاه قضائی در حال بررسی و صدور حکم نهایی است. پرونده پدیده شاندیز در دستگاه قضائی در حال بررسی است تا میزان جریمه و مجازات دقیق آن مشخص شود.
شکایت از یکی از وزیران دولت دهم و تخریب خانه یک چهره ورزشی
اما جدای از این موارد، ردپای افراد مشهور نیز در این پروندهها به چشم میخورد. رئیس سازمان امور اراضی در این رابطه گفت: این سازمان با جدیت با پروندههای تخلف در عرصههای کشاورزی و اراضی ملی برخورد میکند. اخیرا از (ک- د) یکی از وزیران دولت دهم که در دوره مسئولیتش در استانداری تهران مجوزهای غیرقانونی را صادر کرده، شکایت کردیم و پرونده وی را به همراه اعلام جرمهای متعدد از برخی شهرداران دولت گذشته به دستگاه قضائی ارسال کردیم. وی افزود: در گشتهای یگان حفاظت اراضی، اخیرا خانه یکی از چهرههای ورزشی را نیز در استان البرز که با تغییر غیرمجاز کاربری اقدام به ساختوساز کرده بود، به دلیل اینکه زمینخواری محسوب میشد، تخریب کردیم.
ارسال پرونده ساختوساز غیرقانونی صداوسیما به دستگاه قضائی
افشار همچنین در مورد پرونده صداوسیما نیز اظهار کرد: صداوسیما در گذشته برای ساخت مرکز رفاهی در عباسآباد، مجوز ٢٠درصدی را دریافت کرد که به صورت غیرمجاز محدوده ساخت این مرکز رفاهی به ٨٠ درصد مساحت کل زمین رسید و هماکنون سازمان امور اراضی مخالفت خود را با این تخلف اعلام و به دستگاه قضائی ارجاع داده است تا برای آن تعیینتکلیف شود.
ابطال اسناد مالکیت اراضی کشاورزی
بعد از ۵ سال عدم کشت
رئیس سازمان امور اراضی کشور گفت: در صورتی که صاحبان اراضی کشاورزی بدون عذر موجه پنج سال زمینی را بدون کشت رها کنند اسناد این اراضی ابطال و اراضی آنها به افرادی که در آن کشت کنند واگذار میشود. وی بیان کرد: حدود ١١,٢ درصد از اراضی کشور به کشاورزی اختصاص دارد و از این میزان سالانه حدود ١١ میلیون هکتار کشت میشود. بهعبارتی کمتر از ١٠ درصد اراضی کشور در چرخه تولید کشاورزی قرار دارد. افشار با بیان اینکه سالانه بخشی از اراضی کشاورزی به دلیل بایربودن یا آیش زمین کشت نمیشود، تصریح کرد: در حدود چهار میلیون هکتار از اراضی کشاورزی سالانه کشت صورت نمیگیرد. وی بیان کرد: اولین تهدید در راستای حفظ اراضی کشاورزی تغییر کاربری است؛ بهطوریکه این بخش پرچالشترین حوزه بهشمار میرود و نزدیک به ٣.۵ هکتار زمینها در حریم شهر و حاشیه روستاها در معرض تخریب قرار دارد. چالش دوم خردشدن اراضی کشاورزی و چالش سوم عدم اجرای آمایش سرزمین در کشور است.
برجسازی تنها راه جلوگیری از زمینخواری در شمال
رئیس سازمان امور اراضی با بیان اینکه ٢٠٠ هزار هکتار از بهترین زمینهای کشاورزی شمال در معرض تخریب قرار دارند، تصریح کرد: بهترین خاک درجه یک در استانهای شمالی کشور قرار دارد و این مناطق بحرانیترین مناطق کشور از نظر زمینخواری محسوب میشوند، اما بهترین راه مقابله با زمینخواری و تغییر کاربری غیرمجاز اراضی در استانهای شمالی کشور حمایت از توسعه عمودی شهر (برجسازی) بهجای توسعه افقی و ویلاسازی است؛ درحالیکه در استانهای شمالی کشور هزینه و عوارض برای ساختوساز ویلا کمتر از برج است.
ادامه دارد…..
Thursday, 25 June 2015
حضور سنگین یگان های ویژه در کرگان و کلاهی ویژگ
با گذشت چهار ماه و فرا رسیدن ماه مبارک رمضان هنوز نیروهای یگان ویژه تهران، خراسان و کرمان در دو شهر بندری کرگان و کلاهی حضور سنگینی دارند.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ این ماموران یگان ویژه از اسفند ماه سال 93 با یورش به بندر کرگان و کلاهی که جمعیت آن را بلوچ های اهل سنت تشکیل می دهند اقدام به بستن خور دریایی و کندن خندق دور تا دور این دو شهر و برپایی ده ها ایست و بازرسی در هر 50 متری نموده اند.
ماموران یگان ویژه به مردم محلی گفته اند که علت حضور آنها "مورد اضطراری" عنوان شده و دستور اعزام این اکیپ ها مستقیم از تهران صادر شده است و علت کندن خندق پیرامون این دو شهر و کارگزاری سیم خاردارهای بزرگ را با هدف ممانعت از ورود و خروج کالای قاچاق عنوان می کنند اما مردم محلی می پرسند چرا از کرگان تا بندر عباس و از شرق تا کنارک در هیچ شهر بندری دیگری برای جلوگیری از قاچاق کالا اقدامی اینچنینی صورت نگرفته است؟ و فقط در این دو شهر سنی نشین چنین برخوردی صورت می گیرد؟
گزارشها حاکی است که معتمدان محلی در دیدار با سردار زارعی معاون پارلمانی نیروی انتظامی با حضور سردار عاشوری نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس علت اعزام این نیروها را گزارشهای بد از میناب مرکز شهرستان عنوان کرده اند. اما با وجود گذشت قریب به چهار ماه و برطرف شدن این نگرانی ها همچنان ایست بازرسی ها ی ماموران یگاه ویژه حضور پر رنگی دارد و اسباب مشکلات فراوانی از جمله افزایش بیکاری و مشکلات معیشتی را به دنبال داشته است.
حکومت نظامی بندر کرگان و کلاهی ردپای گزارش های منفی تندروها ویژگی
کمپین فعالین بلوچ- از آخرین ماه سال 93 (اسفند) نیروهای یگان ویژه از تهران، کرمان و خراسان به دو شهر بندری کرگان (با 8 هزار نفر جمعیت) و کلاهی ( با 6 هزار نفر جمعیت) واقع در منطقه شرقی استان هرمزگان که جمعیت آن را بلوچ های اهل سنت تشکیل می دهند و از توابع شهر عمدتا شیعه نشین میناب هستند، یورش بردند و دور تا دور این دو شهر بندری اقدام به کندن خندق چند متری نموده و در خور (مسیر دریایی لنج ها) سیم خاردار کار گذاشتند. امری که باعث تعجب مردم و چه بسا مسئولانی محلی شده که از علت حضور این یگان های ویژه اظهار بی اطلاعی کرده بودند.
یک منبع مطلع محلی در این باره گفت: ما وقتی با فرماندهان این یگان های ویژه در مورد علت حضورشان در بندرکرگان و کلاهی سوال کردیم گفتند: که از مرکز دستور رسیده "مورد اضطراری" هست و یگان های ویژه ای از تهران ، خراسان و کرمان به این محل اعزام شده اند. وی گفته: ما ابتدا گمان کرده ایم که موضوع به "داعش" و "وهابی" و "اقدامات تروریستی" بر می گردد که به صورت "اضطراری" اعزام شده ایم.
این منبع افزود: در همین ایام و با ورود این اکیپ های اعزامی در برخی از نقاط از جمله ورودی شهر کلاهی جملاتی چون "مرگ بر وهابی" و "مرگ بر داعش" بر روی دیوار نوشته شده است.
این منبع ادامه داد: ماموران یگان ویژه در بین این دو شهر (کرگان و کلاهی) در هر 50 متر یک ایست بازرسی متشکل از 8 تا 10 نفر زده و هر 20 روز ماموران کاملا عوض می شوند و نیروهای جدید می آیند و با این کار کنترل بسیار شدید و سختی برای این دو شهر ایجاد کرده اند که شبیه به حکومت نظامی است.
ماموران یگان ویژه علت کندن خندق و کارگزاری سیم خاردارهای بزرگ در مسیر لنج ها (خور) و ایجاد ده ها ایست و بازرسی را برای ممانعت از ورود کالای قاچاق و ممانعت از فروش سوخت اعلام کرده اند اما مردم محلی با رد این سخنان می پرسند: چرا از کرگان تا بندر عباس و یا از شرق تا کنارک در هیچ شهر بندری دیگری برای جلوگیری از قاچاق کالا اقدامی اینچنینی صورت نگرفته است؟ و فقط در این دو شهر سنی نشین چنین برخوردی صورت می گیرد؟
شغل مردم این دو شهر بندری عمدتا به دریا وابسته است و مردم از طریق ماهیگیری و تردد لنج های باری کوچک به کشورهای حاشیه خلیج امرار معاش می کنند.
منابع محلی به فعالین بلوچ گفته اند: که در شهری چون کرگان با 8 هزار نفر جمعیت فقط دو نفر کارمند دولت وجود دارد و الباقی همه مردم به شغل آزاد و عمدتا با شغل های دریایی مشغول اند و بسته شدن خور با سیم خاردار حتی برای ماهیگیران ایجاد مشکل کرده و خندق کشیدن در دورتا دور شهر و ایست و بازرسی های سخت در چند ماه حضور یگان های ویژه، به شدت بر وضعیت معیشتی مردم منطقه که از کمترین امکانات برخوردارند شده و باعث افزایش فقر و بیکاری و بحران های دیگر شده است.
معتمدان محلی برای پیگیری این موضوع از فرماندار و استاندار، نمایندگان مجلس، نماینده ولی فقیه در امور اهل سنت، امام جمعه اهل تشیع بندر عباس تا به مجلس شورای اسلامی و دیدار با نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس و معاون پارلمانی نیروی انتظامی رفته اند.
این معتمدان می گویند: برای رفع این مشکل، دیداری با سردار زارعی معاون پارلمانی نیروی انتظامی با حضور سردار عاشوری نائب رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس داشته اند که وی گفته: متاسفانه از شهرستان (میناب) گزارشهای زیادی در مورد این دو شهر (کرگان و کلاهی) به ما رسیده بود که "آدم های خودسری" هستند با "پول زیاد" و "دهن نیروی انتظامی منطقه" را هم بسته اند که این گزارشها باعث شده نیروهای یگان ویژه اعزام شوند.
در تاریخ چهارشنبه 30 اردیبهشت نیز معتمدان محلی دیداری با جادری استاندار هرمزگان، آشوری نماینده مردم بندرعباس در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، اکرمی معاونت سیاسی و امنیتی استانداری داشته اند که باز هم از سوی مسئولان "گزارش های نادرست" مقامات امنیتی میناب ، دلیل اعزام این نیروهای ویژه به منطقه عنوان شده است.
پیشتر نیز این منطقه چندین حمله نیروهای یگان ویژه، نیروی انتظامی و دریابانی را شاهد بوده است و چندین نفر در شلیک ماموران دریابانی کشته شده اند.
اسماعیل ملاحی دهیار کرگان در پیشتر در تاریخ 16 اردیبهشت در گفتگو با خبر گزاری فارس در این زمینه گفته بود بیش از سه ماه است که یگان ویژه در بندرکرگان مستقر است.
وی گفت: ابتدا موضوع حضور این نیروها جلوگیری و ممانعت از قاچاق فرآوردههای نفتی اعلام شده بود ولی اکنون که با تلاش نیروهای انتظامی شهرستان و کاهش قیمت نفت دیگر هیچ سوختی قاچاق نمیشود.
دهیار بندر کرگان در ادامه با بیان این که چندی پیش در راستای مبارزه با قاچاق سوخت عملیاتی تحت عنوان خانه به خانه در بندرکرگان برگزار شد، افزود: مردم پلیس را حافظ جان و مال و ناموس خود میدانند و انتظار ندارند رفتار ناشایستی را از این قشر مشاهده کنند.
وی گفت: در این راستا با فرماندار ویژه میناب تماس گرفتیم ولی وی اظهار بیاطلاعی کرد. ملاحی اظهار داشت: بیش از 30 دستگاه خودروی وانت نیسان از داخل منازل بدون هیچ توضیحی و فقط به جرم این که وانت هستند را به پارکینگ هدایت کردند.
این مسئول همچنین افزود: تعداد 30 فروند قایق تفریحی را به وسیله بیل مکانیکی به دو نیمه کردند.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به این که بخشی از تالاب بینالمللی دلتای رودشور ـ شیرین و میناب در نوار ساحلی بندرکرگان واقع شده است، گفت: اکنون مدتی است که یگان ویژه با احداث پایههای فلزی خورشیدی شکل مبادرت به نصب آنها در بستر این تالاب کرده است.
دهیار بندرکرگان با بیان اینکه در این زمینه مکاتبات فراوانی با فرمانداری، بخشداری، محیط زیست میناب، نماینده مردم در مجلس و سازمان حفاظت محیط زیست صورت گرفته، اظهار داشت: این پایهها بدون اخذ استعلام از دهیاری و مراجع ذیصلاح در منطقه حفاظت شده نصب شده است.
ملاحی گفت: از آنجایی که محل نصب پایهها محل شنای کودکان، پارکینگ قایقهای صیادی و زمستان گذرانی پرندگان مهاجر است، سیل مراجعه مردم و دوستداران محیط زیست به سمت دهیاری و شورای اسلامی روانه است.
وی بیان کرد: طی بازدید مسئولان محیط زیست میناب اعلام شده که منطقه مورد نظر از مناطق حفاظت شده است و هیچ گونه مجوزی به هیچ دستگاهی برای احداث پایه و مانع در آن اعطا نشده است.
رئیس شورای اسلامی کرگان نیز با گلایه از نحوه برخورد نیروهای مستقر در این بندر، گفت: نصب سیم خاردار و تصاحب خور کاری غیرقانونی است که مسئولان باید مانع این کار شوند.
امام جمعه اهل سنت کرگان نیز دست کاری در محیط زیست و آسیب رساندن به حیات حیوانات را عملی غیر قانونی و مغایر با شرع دانست و گفت: نصب مانع در این منطقه میتواند موجب کاهش عمق تالاب در هنگام بارندگی و مد و در نهایت منجربه نابودی تالاب شود.
سه نفر از 12 جوان بازداشت شده نصیر اباد سرباز- بلوچستان دادگاهی شدند.
برگزاری دادگاه برای سه نفر از بازداشت شدگان نصیر آباد سرباز ویژگی
نوشته شده توسط فعال بلوچپنج شنبه, 04 تیر 1394 17:35به گزارش کمپین فعالین بلوچ، روز گذشته 3 تیر ماه ماموران زندان زاهدان امین رییسی، نجیب رییسی و داوود بهرامزهی سه تن از بازداشت شدگان نصیر آباد را بدون اعلام قبلی به دادگاه انقلاب زاهدان بردند.
بنا به گفته یکی از خویشاوندان این بازداشت شدگان، دادگاه غیر علنی بوده و متهمان از حق داشتن وکیل محروم بوده اند اما با این وجود اتهامات وارد شده را رد کرده و زیر فشار شکنجه عنوان کرده اند.
مسئولان امنیتی و انتظامی پیشتر در اظهارات رسانه ای متهمان این پرونده را 9 تا 12 نفر اعلام کرده اند و تا کنون معلوم نیست چرا و به چه دلیل فقط برای این سه نفر دادگاه تشکیل شده و اتهامات وارده مشخصا چه اتهاماتی هستند.
چهارهم دی ماه 93 بس از آنکه یک معلم سیستانی و یک بسیجی بومی توسط افراد ناشناس در نزدیکی روستای نصیر آباد ترور شدند 33 نفراز جوانان نصیراباد پس از چند روز در یورش ماموران وزارت اطلاعات نیروی انتظامی و سپاه، بازداشت شدند که 12 نفر از این بازداشت شده ها همچنان در حبس بوده و متهم به 90 درصد از اقدامات انفجاری و نا امنی های استان سیستان و بلوچستان در سالهای اخیر شدند امری که توسط خانواده بازداشت شدگان با بیان تناقضات موجود در این اتهامات در ده ها نامه به مسئولان امنیتی و نهادهای بین المللی رد شد.
خانواده این بازداشت شدگان با تاکید بر بی گناهی آنها همچنین خواستار برگزاری دادگاه علنی و عادلانه و رسیدگی به صورت شفاف به پرونده عزیزانشان شده اند.
نامه 54 اعدامی از قزل حصار به مردم ایران
این نامه را در شرایطی می نویسیم که هر روز از میان ما عزیزترین دوستانمان را با زور بیرون کشیده به دار می زنند، ما از نگرانی و دل آشفتگی مردن خواب و خوراک نداریم. هر ثانیه، هر دقیقه میمیریم و زنده می شویم. انتظار مردن در هر روز و ماه و سال درد بزرگ و احساس هولناک و رعب آوری است. نشستن و منتظر شدنردر اینکه کی قرعه مرگ به اسم من در می آید، برای شما کسانی که در آسایش و آرامش در کنار خانواده خود زندگی می کنید غریب و غیر قابل درک است!!وحشتناک تر اینکه عین همین احساس را نزدیکان ما اعدامیان همسر، مادر پدر و فرزند هر روز و هر ساعت تجربه کرده و در استرس و نگرانی دلهره آوری به سر می برند.ما قربانیان رژیمی هستیم که از گرسنگــی، فقر، بیچارگــی، به ناچار و اجبارا در ایــن مسیــر تباهـی ناخواسته قــرار گرفته ایم و الان نیز توسط همان رژیم ایجاد کننده فقر و بدبختــی و قتل عام می شویـم.اگـر کار داشتیم، اگر محتاج نبودیم، اگــر زندگیمان می چرخید و بچه هایمان گرسنه نبودند چــرا باید به این کار مرگبار دست می زدیم؟!! آیا فهم این مسئله مشکل است که با به علم به اینکه انتهای کار ما مرگ اعدام بوده است ما باید در چه گرفتاری و بدبختی عظیمی گیر کرده بودیم که تن به این کار انتحاری دادیم؟!! کسانی که بیکاری طولانی، شرمندگی اهل و عیال، گرچه کودکان برای نان خالی، به هر در زدن پدر و سیه روزی و نا امید شدن از راه چاره راتجربه نکرده اند حال و روزما رانخواهند فهمید!! شرایط گفته است که فقر بیچاره هایی مثل ما را که دستشان از همه جا کوتاه است در این مسیر و تامین مالی داشتیم چرا باید به این روز می افتادیم؟ ما به مردم ایران که با تبلیغات دروغین حکومت به ما به دیده بد نگاه می کنند می گوییم: ما از ناچاری میلیاردی کسانی از حکومت شدیم که تریلر تریلر روزانه مواد مخدر وارد کشور میکنند؟!! شما آمار بگیرید 99 درصد از 22 نفر از زندانی قزل حصار از بیچارگان و گرسنگان طبقه سوم خوب شهر و مناطق فقیر ایران هستند.ما از مردم شریف ایران و جهان و تمامی نهادهای حقوق بشری می خواهیم به داد ما مظلومین برسند.
با توجه به خطر اعدام فوری، ما از اعلام اسامی خود معذوریم
واحد 2 قزل حصار - واحد اعدامی ها
با توجه به خطر اعدام فوری، ما از اعلام اسامی خود معذوریم
واحد 2 قزل حصار - واحد اعدامی ها
غصب زمینهای بومیان چابهار
زمینهای مردم منطقه مراد اباد چابهار روبروی کوچه خوزستان گلشهر را به علت اینکه این زمین ها و مکان های زندگی قشر کم درآمد و بی بضاعت هستند و با توجه به ساخت و سازها و نماهای جدید که در این منطقه بنا شده اند در صدد تصرف و غصب از سوی حکومت می باشند.
این زمینها و مکان های زندگی دارای اسناد می باشند.اما چون متعلق به قشر کم درامد می باشند و مردم توانایی ساخت و ساز به سبک جدید و شیک را ندارند از سوی حکومت گران با این بهانه که نمای شهر را خراب نموده اند مورد غصب دارند قرار می گیرند و در مقابل دیگر هیچ جوابی نیست.
سال 1366 قرار بوده در این منطقه طرح احداث ترمینال باشد .اما مسئولین رژیم زمین متعلق به ترمینال را فروخته و در عوض مردم کم درآمد بلوچ در این منطقه را به بهانه های ساخت و ساز قدیمی بودن خانه ها تحت فشار قرار داده و با زیر رو کردن قانون ساکنان این منطقه را تهدید به تخلیه منازل کرده اند.
دقیقا در جایی به بهانه احداث کشتارگاه روستای بله سر چابهار باید تخریب شود بر روی ساکنانش و در جایی به بهانه احداث ترمینال منازل مسکونی مردم منطقه مرادآباد چابهار مورد تهدید برای تخلیه منازل قرار می گیرند.
و جالب ترین مورد این جریان بد نما و قدیمی بودن این ساختمانها می باشد که نمای شهر را تخریب کرده اند.کسی نیست بپرسد آقا به شما چه مربوط یکی دوست دارد در یک کلبه زندگی کند و یا در یک اپارتمان شیک.و ایا بد نما بودن منطقه باید بهانه ای برای غصب زمین مردم باشد؟
در پایان باید عرض کنیم چابهار یکی از شهرهای قدیمی و سنتی بلوچستان می باشد که تا قبل از انقلاب شهری کاملا بلوچی و با جمعیتی یکنواخت از بلوچها بود اما با شروع بکار انقلاب در طول سه دهه این شهر تمامی ساز و کار و اداره امور ریز و درشت آن از دست مردم بلوچ خارج و تمام زمینهای مردم به بهانه منطقه ازاد و زمین شهری غصب شد.و جمعیت این شهر از صد درصد بلوچی ، چهل به شصت رسیده و امروز مردم بلوچ در این شهر جزء فقیرترین و کم درآمدترین مردم هستند.
در این شهر هیچ گونه کار و امتیازی برای بلوچ نیست .برای مثال اگر یک بلوچ بخواهد یک باب مغازه سوپر باز کند هنگامی که برای گرفتن جواز کسب اقدام می کند در جواب بجای اینکه همکاری کنند می گویند اقا مگر جمعیت این شهر چقدر است که شما می خواهید سوپر بزنید و یا هر امتیازی دیگری چون آپاراتی ،مکانیکی و....برای بلوچها همین جواب است که این صنف تکمیله یعنی هر صنفی که شما بدنبال امتیاز و جواز باشید تکمیله و جواب دوم آقا مگر جمعیت این شهر چقدر است که شما می خواهید ده تا اپاراتی یا سوپر و غیره در این شهر باشد .برای صنف ماهیگری که تنها منبع درآمد مردم منطقه نیز می باشد همین قبیل سخت گیریها می باشد .
اما یک غیر بومی هیچ گونه محدودیتی ندارد.در حال حاضر برای مثال یک سوپر در سطح شهر چابهار شما نمی بینید که متعلق به یک بلوچ باشد.
بنابراین بلوچ در این شهر محروم از کار چه اداری و آزاداست.و مدتی است که شروع به غصب زمین و منازل مردم به بهانه های مختلف نموده اند.
بنابراین وضعیت شهر چابهار برای بلوچ ناامن می باشد و بلوچ غریبه با شهر و سرزمین مادری خود است .یک باب غرفه شما در منطقه آزاد نمی توانید پیدا کنید که متعلق به بلوچها باشد.
اگر اینها ظلم نیست .پس چه می تواند باشد؟
Subscribe to:
Comments (Atom)











