Monday, 27 June 2016

گزارشی از وضعیت جعفر اقدامی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر

جعفر (شاهین) اقدامی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، هم اکنون هشتمین سال حبس را محروم از
حق مرخصی و آزادی مشروط، سپری می کند.
جعفر اقدامی، زندانی سیاسی محکوم به  ۱۰ سال حبس تعزیری، علیرغم برخورداری از شرایط آزادی مشروط همچنان در زندان رجایی شهر نگهداری می شود. این درحالی است که این زندانی سیاسی در دوران حبس، با وجود نیاز مبرم به رسیدگی درمانی، تنها یک بار به مرخصی چند روزه اعزام گشته است.
جعفر اقدامی، زندانی سیاسی محبوس در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج که از یک سندرم عصبی نادر رنج می‌برد، از حق رسیدگی درمانی در داخل زندان به دلیل کمبود امکانات محروم می باشد. مسئولین زندان رجایی بارها از از اعزام جعفر اقدامی به بیمارستان ممانعت به عمل آورده و از رسیدگی پزشکی به این زندانی خودداری کرده اند.
بنا به بخش دوم ماده ۲۲ کنوانسیون حقوق زندانیان: زندانیان بیماری که نیاز به معالجات ویژه و تخصصی دارند باید به موسسات تخصصی یا بیمارستان‌های غیرنظامی در خارج زندان منتقل شوند. بیمارستان مورد اشاره باید تجهیزات لازم، تخت کافی، لوازم دارویی مناسب و پزشک متخصص و آموزش دیده برای مراقبت‌های پزشکی و درمانی از زندانی بیمار را داشته باشد.
جعفر اقدامی که سابقه بازداشت متعددی دارد، در آخرین مورد، در هشتم شهریور ماه ۱۳۸۷، پس از شرکت در مراسم سالگرد قربانیان دهه شصت در خاوران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. وی از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه به پنج سال زندان محکوم شد که این حکم پس از اعتراض دادستانی در مرحله ی تجدید نظر به ده سال افزایش یافت.
این فعال سیاسی در تیرماه ۱۳۷۸ و همزمان با اعتراضات کوی دانشگاه، از سوی نیروهای لباس شخصی دستگیر و به زیرزمین ساختمان ژاندارمری الغدیر (نام قدیم مرکز) منتقل شد و پس از یک ماه با تودیع کفالت آزاد شد. وی در سال ۱۳۸۰ نیز به دلیل فعالیت هایش از سوی نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به ۶ سال زندان محکوم شد و پس از پایان حبس در اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ آزاد شد.
حقوق بشر در ایران،

هشتاد کارگر قراردادی پارس نئوپان تنکابن اخراج شدند

۸۰ کارگر شرکت تولیدی پارس نئوپان شهرستان تنکابن به دلیل مشکلات مالی و تامین تقدینگی اخراج شدند.
«نصر الـله دریابیگی» دبیر خانه کارگر مازنداران با اعلام این خبر گفت: ‌ شرکت تولیدی پارس نئوپان تنکابن ۸۰ نفر از کارگرانش را که قرارداد‌های ۱ تا ۳ ماهه داشتند اخراج کرده است.
دریابیگی دلیل اخراج این کارگران را مشکلات مالی دانست و افزود: پایین آمدن تعرفه واردات، پایین بودن نقدینگی، افزایش قیمت مواد اولیه و رکود در بازار موجب شده تا این شرکت ۸۰ نفر از کارگرانش را اخراج کند.
دربابیگی بابیان اینکه در حال حاضر تنها خط تولید MDF این واحد تولیدی به فعالت خود ادامه می‌دهد از بابت تامین امنیت شغلی ۶۵۰ کارگر باقیمانده ابراز نگرانی کرد.
دبیر خانه کارگر مازندران در عین حال گفت: بیش از ۹۰ درصد از کارگران استان مازندران قراردادهای موقت دارند و همین موجب شده که امنیت شغلی آن‌ها به خطر بیافتد.
حقوق بشر در ایران

گزارشی از وضعیت خسرو کردپور، روزنامه نگار محکوم به حبس

خسرو کردپور، روزنامه نگار محکوم به پنج سال حبس، هم اکنون در زندان مهاباد نگهداری می شود
 مسعود کردپور روزنامه نگار و فعال حقوق بشر اهل مهاباد که از سال  ۱۳۹۲ در حبس به سر می برد، هم اکنون در سومین سال از دوران محکومیت خود را محروم حق مرخصی در زندان مهاباد سپری می کند.
خسرو کردپور، روزنامه نگار و مؤسس آژانس و سایت خبری موکریان، در روز ۱۷ اسفندماه سال ۱۳۹۱ بازداشت و پس از گذشت پنج ماه بازجویی در بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه به زندان مرکزی مهاباد منتقل شد. این روزنامه نگار در شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد به ریاست قاضی جوادی کیا به اتهام «محاربه و فساد فی‌الارض از طریق اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور»، «توهین به مقام رهبری» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» و «نشر اکاذیب به‌قصد تشویش اذهان عمومی» به ۲ سال اقامت اجباری در شهرستان کرمان و ۵ سال حبس در زندان تبریز محکوم شد که این حکم به ۵ سال حبس تعزیری همراه با دو سال تبعید به زندان مرکزی تبریز تقلیل یافت.
عثمان مزین، وکیل این روزنامه نگار، پیش تر با انتقاد از حکم تبعید خسرو کردپور، اعلام کرده بود: “توسل محکمه بدوی به سلب امنیت زندان مهاباد برای توجیه محکومیت خسرو کردپور به تبعید در زندان تبریز فاقد هرگونه دلیل ارتباطی مبنی بر اخلال موکل در نظم زندان مهاباد است و نباید فراموش کنیم که تبعید محکوم علیه موجب صدمه خانواده و بستگان موکل شده و این امر هم در تعارض با اصل فردی بودن جرم و مجازات است.”
وی در روز چهارشنبه ۲۸ اسفندماه سال ۱۳۹۲، بدون اطلاع وکلا و خانواده‌اش به‌منظور اجرای حکم دادگاه بدوی به زندان مرکزی تبریز منتقل شد و در سال ۱۳۹۴، پس از پایان دوره تبعید دو ساله در زندان تبریز، برای ادامه تحمل دوره محکومیت خود به زندان مرکزی مهاباد انتقال یافت.
لازم به ذکر است که مسعود کُردپور برادر خسرو کردپور نیز در نوزدهم اسفندماه ١٣٩١ در حین پیگیری وضعیت برادرش، در اداره‌ی اطلاعات مهاباد و توسط مأموران امنیتی بازداشت و بە تحمل ٣ سال  زندان محکوم شد. این فعال مدنی و دبیر آموزش و پرورش و از مدیران آژانس مکریان روز بیست و یکم آذرماه ۱۳۹۴ از زندان آزاد شد.
حقوق بشر در ایران

Sunday, 26 June 2016

آخرین لیست زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین

در بند زنان زندان اوین موسوم به بند نسوان که بسیاری از زندانیان آن مادرانی رنج کشیده هستند هم‌چنان امکان تماس
تلفنی برای زندانیان فراهم نیست، ملاقات‌های آن‌ها محدود است و مشکلات محیطی بسیاری در این محل به چشم میخورد، گزارش پیش رو به اسامی، وضعیت و اتهامات ۲۴ زن زندانی سیاسی – امنیتی در این زندان اختصاص دارد.
ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در حال حاضر ۲۴ زندانی سیاسی، عقیدتی و امنیتی در بند زنان زندان اوین نگهداری می‌شوند.
اسامی این زندانیان به همراه جزئیات احراز شده توسط هرانا در پی می آید:
۱- مهوش شهریاری ثابت ۶۴ ساله
اتهامات: راه اندازی و گسترش تشکیلات غیرقانونی جامعه بهایی و اجتماع و تبانی
محکومیت: ۱۰ سال حبس تعزیری
وضعیت پزشکی: بیماری مفاصل و پوکی استخوان
سوابق: عضو هیات ۷ نفره سران بهایی معروف به “یاران ایران”

۲- فریبا کمال آبادی ۵۴ ساله
اتهامات: راه اندازی و گسترش تشکیلات غیرقانونی جامعه بهایی و اجتماع و تبانی
محکومیت: ۱۰ سال حبس تعزیری
توضیحات: عضو هیات ۷ نفره سران بهایی معروف به “یاران ایران”

۳- مریم اکبری منفرد ۴۱ ساله
اتهامات: محاربه از طریق همکاری با یک سازمان مخالف نظام
حکم اولیه: ۱۵ سال حبس تعزیری
توضیحات: حمیدرضا اکبری منفرد و برادر دیگر ایشانبه اتهام مشابهی در زندان رجایی شهر هستند.

۴- ریحانه حاج ابراهیم دباغ ۳۵ ساله
اتهامات: محاربه از طریق همکاری با یک سازمان مخالف نظام
محکومیت: ۱۵ سال حبس تعزیری
وضعیت پزشکی: بیماری کولیت روده و ناراحتی پا
توضیحات: از دستگیر شد گان عاشورای ۸۸ که همراه با همسرش، احمد دانشور و پدر شوهر و مادر شوهرش دستگیر شد. برای اعزام وی به بیمارستان و غیره به علت بیماری گردن و استخوانی از استفاده دستبند عاجز است که بارها تقاضای عدم استفاده از دستبند را نموده است و همچنین همسر ایشان در بند ۳۵۰ زندان اوین با حکم اعدام از بیمارهای متعدد رنج میبرد، این درحالی است که پدر آقای دانشور نیز دارای حکم اعدام به دلیل فعالیت سیاسی است.

۵- صدیقه مرادی ۵۷ ساله
اتهامات: محاربه از طریق همکاری با یک سازمان مخالف نظام
محکومیت: ۱۰ سال حبس تعزیری
وضعیت پزشکی: مبتلا به بیماری های متعدد
توضیحات: تجربه بازداشت در دهه ۶۰ را دارد، درخواست آزادی مشروط او به دیوان عالی کشور ارسال شده است اما تاکنون بی جواب مانده است.

۶- نرگس محمدی ۴۴ ساله
اتهامات: تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی و تشکیل و عضویت در گروه غیرقانونی
محکومیت: ۷ سال حبس تعزیری بعلاوه ۱۶ سال محکومیت جدید
وضعیت پزشکی: این زندانی مدنی که به بیماری‌های آمبولی ریه و فلج عضلانی مبتلا است
توضیحات: فعال مدنی و فعال حقوق زنان که به علت فعالیت های حقوق بشری، شرکت در تظاهرات علیه اسیدپاشی، سخنرانی بر مزار ستار بهشتی در بازداشت به سر می برد.

۷- زهرا زهتاب‌چی ۴۶ ساله
اتهامات: محاربه از طریق همکاری با یک سازمان مخالف نظام
محکومیت: ۱۰ سال حبس تعزیری
وضعیت پزشکی: حضور طولانی در سلول انفرادی موجب آسیب‌های جسمی جدی بر وی شده است
توضیحات: سابقه بازداشت در سال ۸۸ را نیز دارد.

۸- فاطمه مثنی ۴۶ ساله
اتهامات: محاربه از طریق همکاری با یک سازمان مخالف نظام
حکم اولیه: ۱۵ سال حبس تعزیری
وضعیت پزشکی: از بیماری های روحی و عصبی رنج میبرد
توضیحات: سه سال زندان در دهه ۶۰ در سیزده سالگی را تجربه کرده است، چندی قبل همسر ایشان نیز به دلیل فعالبت سیاسی در سالن ملاقات دستگیر و به زندان رجایی شهر منتقل شد.

۹- فهیمه اعرفی ۵۲ ساله
اتهامات: اجتماع و تبانی، توهین به مقدسات
محکومیت: ۵ سال
توضیحات: از مدرسان عرفان حلقه، مدتی در زندان قرچک بودند و پس از آن به زندان اوین منتقل شدند

۱۰- رویا صابری نژاد نوبخت ۵۰ ساله
اتهامات: توهین به مقدسات و سران قوه قضاییه
محکومیت: ۵ سال حبس تعزیری
وضعیت پزشکی: تشنج و حملات عصبی
توضیحات: فعال سایبری، بیش از یکسال و نیم ازدوران حبس خود را در بند عمومی زندان قرچک گذراند. وی در فروردین ماه سال جاری به بند زنان زندان اوین منتقل شد وملیت ایرانی-انگلیسی دارد

۱۱- بهاره هدایت ۳۵ ساله
اتهامات: تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی، توهین به رهبری و رئیس جمهوری، نشر اکاذیب
محکومیت: ۲ سال حبس تعزیری
توضیحات: فعال دانشجویی، عضو دفتر تحکیم وحدت و از رهبران جنبش دانشجویی در ایران که در پرونده اول به ۷ سال و ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شد و در زمان پایان محکومیت با اجرایی شدن حبس تعلیقی ۲ ساله از آزادی او ممانعت به عمل آمد.

۱۲- الهام فراهانی ۵۳ ساله
اتهامات: اقدام علیه ملی از طریق عضویت در تشکیلات بهایی
محکومیت: ۴ سال حبس تعزیری
توضیحات: همسر وی، عادل نعیمی و فرزندش شمیم نعیمی نیز به دلایل مشابه محکوم شده و در زندان هستند.

۱۳- نسیم باقری ۳۳ ساله
اتهامات: تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت کشور از طریق عضویت در موسسه غیرقانونی (دانشگاه مجازی بهائیان)
محکومیت: ۴ سال حبس تعزیری
توضیحات: از اساتید دانشگاه مجازی بهائیان ایران

۱۴- الهام برمکی ۴۶ ساله
اتهامات: جاسوسی
محکومیت: ۷ سال حبس
توضیحات: شهروند ایرانی-قبرسی

۱۵- بهناز ذاکری ۵۴ ساله
اتهامات: محاربه از طریق همکاری با یک سازمان مخالف نظام
محکومیت: ۱۰ سال حبس تعزیری
وضعیت پزشکی: مشکلات شدید اعصاب

۱۶- مریم نقاش زرگران ۳۸ ساله
اتهامات: اجتماع و تبانی و اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل کلیسای خانگی
محکومیت: ۴ سال حبس تعزیری
مدت زمان حبس: ۳ سال
وضعیت پزشکی: مبتلا به بیماری قلبی ASD و سابقه جراحی قلب
توضیحات: در ماجرای پرونده کشیش سعید عابدینی بازداشت شد و درحال حاضر در مرخصی درمانی به‌سر می برد.

۱۷- آفرین چیت ساز
روزنامه نگار
محکومیت: ۱۰ سال حبس تعزیری

۱۸- آزیتا رفیع زاده ۳۵ ساله
اتهامات: تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت کشور از طریق عضویت در موسسه غیرقانونی (دانشگاه مجازی بهائیان)
محکومیت: ۵ سال حبس تعزیری
مدت زمان حبس: چند ماه اخیر
توضیحات: شهروند بهایی و مدرس موسسه آموزشی عالی بهاییان، همسر پیمان کوشک باغی که او نیز به ۵ سال حبس به اتهام مشابه محکوم شده است.

۱۹- طاهره جعفری ۵۳ ساله
اتهامات: تبلیغ علیه نظام
حکم اولیه: ۱ سال
وضعیت پزشکی: از دیسک کمر و مشکلات قلبی رنج می برد و پزشکان دادستانی در بدو ورود به زندان و پس از درخواست عدم تحمل کیفر او، تأیید کرده اند که به مراقبت های مستمر پزشکی نیاز دارد و باید هر سه ماه یک بار برای درمان به بیمارستان اعزام شود.

۲۰- پانیذ عظیمی ۲۱ ساله
اتهامات: فعالیت فیسبوکی
محکومیت: یک سال حبس تعزیری
توضیحات: همسر محمد نجفی

۲۱- زهرا شریفی
اتهامات: نامشخص
وضعیت: بلاتکلیف

۲۲- مرجان داوری ۵۰ ساله
اتهامات: نامشخص
وضعیت: بلاتکلیف
توضیحات: مترجم و محقق

۲۳- ریحانه طباطبایی ۳۱ ساله
اتهامات: تبلیغ علیه نظام
محکومیت: شش ماه حبس تعزیری و شش ماه حبس تعلیقی
توضیحات: روزنامه نگار و فعال سیاسی که به علت تهیه خبر و گزارشگری از تجمعات اعتراضی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران بازداشت شدند.

۲۴- نازیلا حمیدف ۵۰ ساله
اتهامات: جاسوسی
وضعیت: بلاتکلیف
توضیحات: شهروند اهل باکو از کشور آذربایجان

شایان ذکر است، هرانا در گزارشی مشروح وضعیت محیطی و مشکلات زندانیان زن زندان اوین را پیش از این منتشر کرده است.،

Thursday, 12 May 2016

بلوچستان و بخشی از مشکلات آن.

مسئولین و رسانه های دولتی، بلوچستان جزو محرومترین استان های ایران هست، به گفته حمید رضا پشنگ
نماینده مردم خاش در مجلس: “بالای ۷۰ درصد مردم بلوچستان زیر خط فقر زندگی می کنند”، نباید صرفا تصور خانواده‌ای را داشت که به عنوان مثال درآمد کافی برای زندگی بهتر ندارد بلکه فقر در برخی از مناطقِ خصوصا روستایی بلوچستان، به معنای فقر مطلق است.
یعنی کسانی هستند که از شدت فقر هیچ تصوری از برق، لامپ، یخچال و کولر ندارند، یعنی چه بسا کودکان و زنانی که هیچ غذایی جز نان و آب ندارند و سو تغذیه قرین آنهاست.
شدت فقر تا جایی رسیده که منابع دولتی از شناسایی حداقل ۱۳۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در استان سیستان و بلوچستان خبر داده‌اند که می توان به جرأت گفت، «فقر اقتصادی خانوار»، «فقر امکانات» و «کمبود فضای آموزشی» از عوامل بازدارنده کودکان از تحصیل به شمار می‌آیند.
در سطح ملی به طور متوسط درآمد یک خانوار روستایی در سال ۱۳۹۲، معادل ۱۲ میلیون و ۹۵ هزار تومان و روستاییان این استان ۶ میلیون و هفتصد و سیزده هزارو دویست تومان درآمد داشته‌اند، یعنی درآمدشان رقمی معادل ۵۳۸۲۳۰۰ تومان کم‌تر از متوسط کشوری و معادل ۵۵.۵ درصد متوسط درآمد روستاییان ایران بوده است. به تعبیری دیگر روستاییان این استان، فقیرترین روستاییان کشور هستند.
این در حالی هست که بلوچستان با قرار داشتن بر روی کمربند بسیار غنی فلزی و معدنی جهان که از یوگسلاوی تا پاکستان ادامه دارد دارای ذخایر غنی از فلزات و کانسارهای معدنی از قبیل طلا، نقره، کرومیت، مرمر، مس، منگنز، سرب و روی، قلع، تنگستن و همچنین عناصر و کانسارهای غیرفلزی نظیر تالک، منیزیت، گل سفید و سنگهای ساختمانی و تزئینی بویژه گرانیت می باشد و حتی وجود بزرگترین منابع عظیم نفت و گاز در سواحل بلوچستان نیز مورد تایید مسئولین جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
وجود ۴۳۰ هزار تن گارنت با عیار چهل درصد ، ۱۰ میلیون تن آندالوزیت ، ۵ میلیون تن فلدسپات و ۱۳۰ هزار تن سیلیس با عیار ۸/۹۹ درصد و بیش از ۴۳ هزار تن آنتیموان از دیگر مزایای معدنی این استان است . در حالی که بلوچستان با دارا بودن منابع بزرگ صنعتی و زمین هایی کشاورزی که در استان اراضی قابل کشت ( آبی ، دیم ، آیش ) حدود ۴۰۰ هزار هکتار می باشد. بستر بزرگ و مناسبی برای اشتغال بلوچ ها در بلوچستان هست، اگر در صنت و کشاورزی دولت سرمایه گزاری می کرد و “بلوچ ها را” سر کار می کرد قسمت بزرگی از مشکل بیکاری و اقتصادی ملت بلوچ حل می شد و بلوچ های زیادی سرکار می شدند، اما متاسفانه دولت یا در این زمینه سرمایه گذاری نکرده و یا اگر در مناطقی از استان سرمایه گذاری کرده است بجای بلوچ های بومی منطقه از شهرستانی غیر بلوچ استفاده کرده است.
اما با وجود همه این قابلیت ها ملت بلوچ همانطور که قبلا ذکر شد در فقر مطلق بسر می برند و طوری که هفتاد درصد مردم بلوچ زیر خط فقر هستند، بلوچ ها برای امرار معاش اجبارا به شغل های کاذبی مثل گازاویل کشی، فروش بنزین کنار جاده ها، واردات کالاهایی همچون پارچه، چای خشک، و بقیه اجناس خوراکی (که دولت آنرا قاجاق اعلام کرده) از مرز های استان روی آوردند، این امر باعث کشته شدن سالانه ده ها شهروند بلوچ با تیراندازی مستقیم نیروهای انتظامی و امنیتی شده است اما نبود زیر ساخت های اقتصادی در استان و استخدام نشدن بلوچ ها در ادارات دولتی باعث شده که بلوچ ها با وجود مشکلات و کشته و زخمی شده ده ها نفر در سال مجبور شدند این شغل را اختیار کنند.
وجود معضل بی شناسنامه بودن به مشکلات مردم بلوچ افزوده است،
در شهریور ۹۳ بود که یکی از نمایندگان استان سیستان و بلوچستان در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که بیش از چهار هزار ایرانی در آن استان شناسنامه ندارند و همین موجب شده است که افراد از حقوق قانونی خود محروم شود و در واقع مانند انسان‌های بدوی روزگار خود را بگذرانند، اما فعالان بلوچ آمار بی شناسنامه ها در بلوچستان خیلی بیشتر از این آمار بلکه سه برابر یعنی دوازده هزار بی شناسنامه می دانند، مردمی که بعضا حتی شناسنامه هم ندارند تا بتوانند یارانه‌های چهل هزارتومانی دریافت کنند حتی نمی توانند به شهر ها سفر کنند زیرا اگر سفر کنند هیچ مدرکی ندارند و بعنوان پاکستانی و افغانی از مرز خارج کرده می شوند!
مسئله ای که قابل توجه هست این است که فقر در بلوچستان فقری اجباری و خواسته مسئولان هست، دستگاه های حکومتی با فقیر نگهداشتن ملت بلوچ آنها را برای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند چون وقتی هیچ درآمد و روزنه ای نداشته باشند مسلما به کارهای که وجدان و دل آنها نمی خواهد داخل می شوند، مثل استخدام در سپاه که امروز برای افراد فقیر و روستایی بلوچ تنها روزنه امیدی هست که بتوانند با استخدام و حقوق آن حداقل درآمدی داشته باشند و بتوانند مایحتاج خانواده خودشان را تامین کنند.
فرمانده سپاه منطقه سیستان و بلوچستان از جذب ۲ هزار سرباز فراری این استان از سوی سپاه پاسداران خبر داد. براساس گزارش خبرگزاری‌ ایرنا، این افراد در بسیج سپاه زاهدان جذب شده و آموزش دیده‌اند. علیرضا عظیمی جاهد، فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان، اردیبهشت ۹۱ گفته بود که این افراد می‌توانند کمک خوبی برای سپاه باشند. به گفته او، این افراد که در پایگاه‌های مقاومت به کار گرفته می‌شوند، با توجه به‌شناختی که از منطقه دارند می‌توانند بهترین کمک برای سپاه در زمینه اطلاعاتی و عملیاتی باشند. او آمار دقیقی از تعداد افرادی که در این پروژه جذب سپاه پاسداران شده‌اند، نداد اما اعلام کرد که آنها در گروه‌های ۲۵۰ نفره آموزش می‌بینند. علاوه بر این سپاه پاسدارن در طرحی که از آن به عنوان «طرح شهید شوشتری» نام برده می‌شود، مسلح کردن سران برخی از طوایف را در دستور کار قرار داده است.
به گفته فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان، سران این طوایف در شناسایی و جذب سربازان فراری به سپاه پاسداران کمک می‌کنند. برخی از شخصیت‌های مذهبی این طرح را مخل امنیت استان دانسته بودند. محمدحسین جلالی مدیر کل دفتر اطلاعات و آمار استانداری سیستان و بلوچستان به ایرنا گفته است: «مطابق تعاریف و مفاهیم آماری که ما در اختیار داریم که مبتنی بر خود اظهاری افراد است، بیکاری کلی استان طی سال گذشته ۱۱/۴ درصد و در جمعیت جوان ۱۰ تا ۲۴ به میزان ۲۵/۴ درصد بود.» آماری که استاندار سیستان و بلوچستان اوسط هاشمی آن را بازی با ارقام می داند و آمار واقعی بیکاری را به مراتب بیشتر از آمار اعلام شده توسط دستگاه های دولتی می داند. به گفته محمد حسین جلالی میانگین نرخ بیکاری و مشارکت اقتصادی سیستان و بلوچستان مطلوب نیست و در پایین‌ترین رده‌ها قرار دارد. در اواخر سال ۱۳۹۲ خورشیدی، هوشنگ ناظری، فرماندار زابل، اعلام کرده بود که ۸۰ درصد مردم زابل در پی خشکسالی‌‌ها بیکار شده‌اند.
تغییر ساختار جمعیتی
نظام ایران همیشه در تلاش بوده است که به هر نحو در بلوچستان با تغییر ساختار جمعیتی افراد غیر بلوچ را بر شهرهای بلوچستان اسکان بدهد و به افراد خودی و غیر بومی که از شهرهای مختلف ایران به شهرهای بلوچستان می آیند مزایا و امتیاز بدهد، به آنها در بلوچستان کار و امکانات می دهد و در ادارات بلوچستان استخدام می کند و زمین در اختیار آنها می گذارد طوری که مثلا یک بلوچ شهرستان چابهار که بیش از ۵۰ و ۶۰ سال هست که در این شهر ساکن هست برای گرفتن سند مالکیت خانه خود با مشکل مواجه هست و نمی تواند مدارک کامل مالکیت خانه اجدادی خودش را که بیش از ۵۰ سال هست که در آن ساکن و مالک آن هست تکمیل و درست کند، اما یک شهرستانی ظرف چند ماه مالک یک زمین، با تمام اسناد و مدارک می شود و دولت در مدت کوتاه زمین و همه امکانات در اختیار این فرد می گذارد.
بلوچستان در مرگ و میر مادران و کودکان بیشترین آمار را در کشور دارد، و در شاخص های بهداشتی متاسفانه آخرین آمار را دارا است. دکتر صالحی رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در این مورد گفته است: بیشترین درصد مرگ و میر مادران در کشور مربوط به استان ما است که سعی شده با تدابیر زیادی این آمار روز به روز کاهش پیدا کند. نه تنها مادران بلکه در مناطق بلوچ نشین کشور و بلوچستان تا حدی شاخص بهداشتی پایین است که طبق گزارش ها نیش زنبور و نبود پادزهر در مراکز بهداشتی و بهداری سبب مرگ شهروندان بلوچ می شود. اینها نمونه کوچکی از مشکلات بلوچستان بود که خیلی مختصر نگاشته شد اما اگر بخواهیم مفصل و عمیق به این مسئله نگاه کنیم بدون شک بسیاری از حقایق و مشکلاتی را می بینیم که مردم بلوچ روزانه با آن دست و پنچه نرم می کنند و چه بسا تنفس می کنند.
محمد عمر ملازهی

مقایسه بیکاری البرز و سیستان و بلوچستان و کتمان واقعیت

نماینده کرج در مجلس شورای اسلامی گفت: “نرخ بیکاری‌ البرز از سیستان و بلوچستان بالاتر است”.
محمد جواد کولیوند در گفتگو با ایسنا گفته است: بیکاری یکی از معضلاتی است که مردم و مسئولان را به شدت درگیر کرده است.
وی اما اذعان کرده است که ” البرز واحدهای صنعتی، تولیدی و کشاورزی بسیاری را درخود جای داده است” و این بیکاری “علیرغم وجود” همه این واحدهاست.
از سوی دیگر اما با بررسی استان سیستان و بلوچستان و البرز در میابیم که سیستان و بلوچستان هیچ یک از ده ها و صدها واحد صنعتی موجود در البرز را دارا نیست پس چگونه است که نماینده کرج مدعی بالاتر بودن آمار بیکاری البرز بر سیستان و بلوچستان می شود.
حمید رضا پشنگ نماینده مردم خاش در استان سیستان و بلوچستان پیشتر اعلام کرده بود که بیش از ۷۰ درصد مردم سیستان و بلوچستان زیر خ فقر زندگی می کنند.
در مورد آمار بیکاری البرز نماینده کرج اعلام کرده که نرخ بیکاری در البرز ۱۱٫۵ درصد اعلام شده است. این در حالی است که نرخ بیکاری استان سیستان و بلوچستان از سوی مسئولان دولتی ۱۱٫۴ درصد اعلام می شود. مساله ای که با توجه به بررسی مقوله های بیکاری، نسبت اشتغال بین استان ها، فقر و امید به زندگی به راحتی می توان دریافت که وضعیت استان سیستان و بلوچستان به مراتب بدتر از البرز است. اما چرا آمار بیکاری ۱۱٫۴ درصد اعلام می شود؟!
استاندار سیستان و بلوچستان در اسفند ماه ۱۳۹۲ اندکی پس از آنکه متصدی استان شد گفت: “نرخ بیکاری اعلام شده در استان با واقعیت جامعه همخوانی ندارد تعاریفی که از اشتغال و بیکاری شده است نوعی کتمان واقعیت است و لذا باید به جای اتکا به آمار و ارقام دلخوش کننده برای حل مشکل اشتغال تدبیر کرد.”
آنچه که استاندار از “کتمان واقعیت” گفته امری است که بیش از پیش نیاز به بررسی و تحقیق صاحب نظران و فعالان استان سیستان و بلوچستان دارد.
کمپین فعالین بلوچ